الزام سازنده برنامه حاشیهساز به تهیه رساله فردوسیشناسی زیر نظر بنیاد فردوسی / بیانیه بنیاد فردوسی نسبت به روایت شاهنامه فردوسی با طنز دمِدستی دیده شد

خبرنگار: شهین احمدی
گزارش اختصاصی پایگاه خبری شاهنامهنیوز؛
در پی موج خبری شاهنامهنیوز پس از حاشيهسازی یک برنامه با موضوع طنز دمِدستی و ابراز نگرانی بسیاری از دوستداران حکیم فردوسی و مدیران ارشد فرهنگی، بنیاد فردوسی در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴ بیانیهای رسمی صادر کرد که به تازگی در بخشی از حکمی از سوی دستگاه قضایی بهرهبرداری شده است؛ اگرچه تا کنون این موضوع هیچ ارجاعی به بنیاد فردوسی نشده است اما خبری که در رسانهها درج شده همراه با اصل بیانیه صادر شده دوباره به آگاهی شهروندان گرامی رسانده میشود.
صدور حکم دادگاه قضایی در پی اجرای برنامهای با طنز دمِدستی مرتبط با حکیم ابوالقاسم فردوسی:
تهیه رساله زیر نظر بنیاد فردوسی
زینب موسوی به خاطر ساخت پرحاشیه طنز دمِدستی درباره شاهنامه و توهین به حکیم ابوالقاسم فردوسی، بزرگترین حماسهسرای ایران و جهان به ۶ ماه حبس تعزیری و تهیه رساله زیر نظر بنیاد فردوسی محکوم شد.
در بخشی از حکم تنبیهی برنامهساز پرحاشیه که توسط همسر وی منتشر شده آورده شده است:
«متهم موظف است تحت نظارت بنیاد فردوسى و با راهنمایى یک استاد مورد تأیید این بنیاد، طى مدت ۶ ماه، یک رساله در زمینههایى مانند جایگاه فردوسى در هویت و فرهنگ ملى ایران، اهمیت شاهنامه فردوسى در فرهنگ و ادب پارسى تدوین و از آن دفاع کند. متهم مکلف است حداقل به میزان ۱۲۰ ساعت با هماهنگی کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان و مدیریت وزارت آموزش و پرورش، دورههاى قصهگویى خود را با استفاده از ظرفیتهاى شاهنامه فردوسى در مدارس یا مراکز فرهنگی مناطق کمبرخوردار اجرا کند و مستندات آن را به اجراى احکام ارایه نماید.
بیانیه بنیاد فردوسی نسبت به روایت شاهنامه فردوسی با طنز دمِدستی / راهاندازی ستاد فردوسیشناسی یک خواست ملی
در پی روایت شاهنامه فردوسی با طنز دمِدستی و به خواست بسیاری از پژوهشگران، هنرمندان و مدیران فرهنگی و رسانهای، بنیاد فردوسی بیانیه رسمی صادر کرد که متن کامل آن را خواهید خواند؛
به نام خداوند جان و خرد
بیآزاری و سودمندی گُزین
که این است آیین و فرهنگ و دین
در زمانهای که دو سده فردوسیشناسی در جهان گسترش یافته و در کشوری پارسیزبان با آنکه مردمان آن نمیتوانند نوشتار زبان فارسی را برخوانی کنند اما دولت آن برای همه شهروندان خود شاهنامه فردوسی را با خط روسی به رایگان بازنشر میدهد.
ضرورت راهاندازی ستاد ملی فردوسیشناسی در ایران از سوی بنیاد فردوسی یک سال پیش تا کنون به دولت و مجلس شورای اسلامی اعلام شده است و در این راستا رییس جمهوری ایران و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، بارها دستور راهاندازی ستاد ملی فردوسیشناسی به دبیری بنیاد فردوسی با همکاری نهادهای فرهنگی، هنری، پژوهشی، آموزشی و رسانهای کشور را صادر کردهاند.
بنیاد فردوسی، پس از دو دهه دستاوردهای گوناگونی بدون بودجه دولتی داشته و تلاش کرده با همکاری در ثبتهای جهانی هنر نقالی، آیینهای پهلوانی، آیین چوگان و شهر یادگیرنده ادبی مشهد و توس، خاستگاه شاهنامه فردوسی در سازمان یونسکو به نام ایران به بازخوانی نوین و چند زبانه از شاهنامه فردوسی پرداخته که بخشهایی از آن با همکاری ناشران دانشگاهی به گونه نسخههای آموزشی و نمایشی و جستارهای شاهنامهپژوهان برجسته ایران و جهان به زیور چاپ آراسته شده است.
فردوسی فرزانه، بیگمان بزرگترین حماسهسرای ایران و جهان است اما تا کنون از خود پرسیدهاید: بیگانگان به هنگام یورش به ایران، چرا ۲۰۰ سال شاهنامهسوزی کردند و پس از نابودی آن، سینه به سینه شاهنامه فردوسی بر جان ایرانیان نشست و پس از ۲۰۰ سال، دوباره نگارش نسخههای شاهنامه به روایتهای گوناگون به گونه مخفیانه آغاز شد و به همین روی نزدیکترین نسخه شاهنامه فردوسی برای ۲۰۰ سال پس از فردوسی، آن هم از آغاز تا بخش داستان اسکندر نه تا پایان آن در چند دهه پیش در کتابخانه فلورانس ایتالیا یافته شد.
در این راه سترگ، نسخهنویسان کهن از ۶۰ هزار بیت شاهنامه فردوسی، کمتر از ۵۰ هزار بیت را توانستهاند، بازنویسی کنند و پژوهشهای گوناگون نشان میدهند که بسیاری از شعرها هم افزوده بوده است و حتی اختلاف در سرفصلهای این بزرگنامه در نسخههای متفاوت هم نشان از آن دارد که سرفصلهای داستانها از خود فرزانه توس نیست و هر نسخهنویسی سرفصلی با جابهجایی بیتها و حذف و افزودههای شعرها آورده است.
خوانش طنز دمِدستی که شوری ملیخواهی را دوباره فریاد میزند، خواهان یافتن شاهنامه راستین فردوسی، پس از یک هزاره دوری از حقیقت تاریخ ناب ده هزار ساله ایرانیان است که از سوی بسیاری از بیگانگان پنهان شده است؛ در حالی که کتابهای تاریخی ارجمندی همچون تاریخ طبری و تاریخ بلعمی به خواست شهریاران ایرانی و نویسندگان و ادیبان ایرانینژاد و تاریخنگاری بزرگ دوران اسلامی همچون تاریخ ابنخلدون از دوران باستانی ایران بازنویسی شده و اثرهای ارزشمندی از دانشمندان بزرگ ایرانی همچون آثار باقیه ابوریحان بیرونی، تاریخ باستانی ایرانی را گردآوری و بازنویسی کردهاند.
ضرورت بازنویسی آموزشی نمایشی شاهنامهای در کتاب شاهنامک، ویژه کودکان و نوجوانان و کتاب سیصد و شصت و پنج روز با شاهنامه فردوسی، ویژه جوانان و بزرگسالان با سرفصلهای نوین و حرکتگذاری شعرهای برگزیده از ۶۰ نسخه شاهنامههای کهن و ویراستاریهای امروزین در دورههای دانشگاهی هنرهای شاهنامهای از سوی آموزگاران بنیاد فردوسی دیده شده و آموزش داده شده که گواهینامه دانشگاهی به هزاران دانشآموخته دورهها پیشکش شده و موج شاهنامهخوانی در میان شهروندان ایرانی فراگیر گردیده است.
بسیاری از ناتمامیهای داستانی در نسخههای شاهنامههای کهن که برخی از آنها با هزاران سختی با هزاران هنر کتابآرایی و نگارههایی که گرانقیمتترین اثرهای هنری جهان شناخته شده و زینتبخش کتابخانهها، دانشگاهها و موزههای بزرگ جهان است، میراثی جهانی به شمار میرود که به دستمان رسیده است و نمیتواند با ندانمبهکاری بسیاری برای انجام وظیفه بازآفرینی نمایشی، پویانمایی و سینمایی با بهرهگیری از آخرین دستاوردهای هنری و فناوریهای مدرن به دست کسانی روایت شود که بویی از ادب نبردهاند؛ به همین روی هماینان با ناآگاهی از تاریخ آغازین ایران و جهان که در کتابهای بزرگ باستانی همچون اوستا و بندهش و کتابهای تاریخی کهن ایرانی و جهانی روایت شده و با نشناختن دوران پیشدادی با شهریاری کیومرث، نخستین پیامبر پادشاه ایران و جهان که بسیاری از تاریخنگاران او را حضرت آدم میخوانند؛ جنگ روایتها را که سالها است آغاز شده را با سرمایهگذاری کلان به دست ناآگاهانی سپردهاند که به تازگی یکی از هماینان مورد شناسایی ایراندوستان قرار گرفته در حالی که چندی است از سوی برخی شبکهها، رسانهها، کانالها، صفحههای شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای داخلی و خارجی روایتی فرودستانه را بر جای گذاشته است.
اکنون که جای نقد برای طنزهای دمِدستی از ناآگاهی فردی و یا گروهی پیشآمده آیا نباید تاریخ دوران پیشدادیان و کیانیان به تاریخ کتابهای درسی مدرسهها و همه رشتههای دانشگاههای ایرانی بازگردد تا ایرانیان در رشتههای گوناگون از دانشمندان، هنرمندان، شهریاران و پهلوانان راستین خود آگاهی یابند و دستاوردهای مدرن جهانی را بر پایه اندیشههای ناب ایرانی دوباره بازآفرینی پژوهشی و هنری نمایند.
بنیاد فردوسی، تلاشی برای بازنویسی تاریخ تمدن گمشده ایران و تاریخ ناشناخته هنر ایران را از یک سال پیش آغاز کرده که به زیور چاپ آراسته شده است.
آیا جهانیان میدانند تمدن آرتا در زیر تمدن جیرفت به بیش از ده هزار سال پیش بازمیگردد و با خط ناشناختهای که دارد، چندی است کشف شده و تمدن ایران را نخستین تمدن جهان بازشناسی کرده است و آیا ایرانیان میدانند که آدمیان نخستین با ابزارهای دستساز در ۴۷۵ هزار پیش در غارهای ایرانی یافت شدهاند و آیا ایراندوستان میدانند در زیر خلیج فارس با یادکرد شاهنامه فردوسی با نام دریای پارس دارای تمدنی دیرینه بوده که در زمانه فرونشست آبها در دوران یخبندان، تاریخ جهان را از ایران میآغازد و پژوهشهای دانشگاههای جهان، تمدن دریای پارس را پیوند دهنده تمدنی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا در نزد جهانیان قطعی ساخته است.
خواست ملی راهاندازی ستاد فردوسیشناسی از یک سال پیش به نهادهای اجرایی، فرهنگی، هنری، پژوهشی، علمی و رسانهای ایران از سوی بنیاد فردوسی به همین روی مطرح شده است تا هر کسی با هر سرمایهای در سراسر ایران و جهان بتواند به بازخوانی نوین از شاهنامه فردوسی بپردازد اما زیر نظر پژوهشگران نامآور شاهنامهپژوه و فردوسیشناس چنین مهمی میبایست رخنمایی نماید.
امید آنکه هر چه زودتر این فرصت فراهم شود تا همچون ستاد ترویج فرهنگ پهلوانی کشور که در سالهای نخستین راهاندازی آن به بنیاد فردوسی سپرده شد؛ دیگر بار این اعتماد از سوی نهادهای دولتی به بنیاد فردوسی، یگانه بنیاد مردمنهاد ایرانی انجام گیرد و هماهنگی مردمی و دولتی فردوسیشناسی به نهادی مردمی واسپاری شود تا بتوان جلوی تولید محتواهای بیادبانه و گستاخانه نسبت به مفاخر ایرانی و حکیم فردوسی توسی جلوگیری شود و همه نهادها از رسانه ملی گرفته تا بخشهای فرهنگی و رسانهای وزارتخانههای دولتی و بخشهای غیر دولتی و خصوصی ایرانی با سرمایهگذاری ایرانیان و ایراندوستان بتوانند از داستانهای شاهنامهای، فیلمهای فاخر سینمایی، سریالهای تلویزیونی، خانگی و پویانمایی، بازیهای رایانهای، رسانه و پلتفرم داخلی و صفحههای پویا در شبکههای اجتماعی ایرانی و جهانی بر پایه دانشنامهنگاری از شاهنامه فردوسی و تاریخ شاهنامهای در کتابهای درسی برای بازیابی پیشینه دانشها، هنرها، ورزشها و آیینهای ایرانی فراهم شود.






