گزارش خبرگزاری میزان در گفتوگوی اختصاصی با یاسر موحدفرد: خلاءهای قانونی؛ اجرای مالکیت معنوی را با دشواری همراه کرده است / ضرورت ایجاد ستاد مالکیت معنوی
تیتر نخست بخش فرهنگی خبرگزاری میزان
۲۸ آبان ماه ۱۴۰۳
ایجاد ساز و کارهایی که بتوانند حق مالکیت معنوی را با قوت و قدرت اجرایی کند، امری مهم است اما این نکته زمانی اجرایی میشود که خلاءهای قانونی برطرف شود.
خبرگزاری میزان- جامعه ما اطلاعات بسیار اندکی درباره قوانین دارد، این مهم در حوزه قوانین مالکیت معنوی بسیار محدودتر است به همین دلیل زمینه را برای برخی از کجاندیشان و سوءاستفادهکنندگان از ناآگاهی حقوقی فراهم کرده تا کلاهبرداری کنند.
از سوی دیگر خلاءهای موجود و قوانین و به روز نشده آنها چالشی در مسیر فعالیت اهالی هنر محسوب میشود و کار را برای تولید کننده آثار و محتوا فرهنگی، سخت میکند، زیرا هر اثر ثمره فکر و بخشی از عمر نویسنده خواهد بود؛ از این رو هر گونه کپیبرداری بدون مجوز از ایدهها و اندیشههای افراد تا تولید مقاله و کتاب نباید به راحتی نادیده گرفته شود. به عبارت دیگر سرمایه و ثروت نویسنده در کتابهایاش خلاصه میشود پس بیتوجهی و در نظر نگرفتن حقوق معنوی و مادی آثار خطایی بزرگ است.
گلایه اهالی فرهنگ از نادیده انگاشته شدن تلاشهای آنها در مسیر تولید اطلاعات و علم، یک چالش بزرگ در عرصه فرهنگ است که تأثیر فراوان برآینده فرهنگ خواهد داشت و زمینه خروج نویسندگان از عرصه تولید و تدوین را دربردارد.
اما در این زمینه یاسر موحدفرد، نویسنده و دبیرکل بنیاد فردوسی در گفتوگو با میزان درباره آسیبهای حوزه مالکیت معنوی به ویژه در زمینههای ادبی، هنری، پژوهشی و نشر کتاب گفت: یکی از مشخصترین و بارزترین چالشهای عرصه پژوهش و کتاب اجرایی شدن قانون مالکیت معنوی است که امروزه به معضلی در حوزه کتاب تبدیل شده و حتی در بخشهای دیگر مانند رسالهها و مقالههای دانشگاهی رخنه کرده است.
وی ادامه داد: قانون مالکیت معنوی با خلاءهایی روبهرو است و کمتر به اجرا گذاشته میشود. این مهم گاهی در زمینه مالکیت معنوی نشر حتی از سوی ناشران هم رعایت نمیشود؛ گاهی ناشر به تعهدهای خود به درستی عمل نکرده و حق مالکیت معنوی نویسنده و یا گردآورنده را نادیده میگیرد و گاهی در هنگام بستن قراردادها وظایف قانونی خود را به گردن مؤلف و نویسنده میاندازد؛ بدین روی برخلاف روح قانون حرکت کرده و به گونهای قانون و مؤلف را دور میزنند.
یاسر موحدفرد، مدیر فرهنگی و نویسنده کتاب به بخشی از پروژههای پژوهشی مشترک اشاره و تأکید کرد: حتی در مواردی پژوهش به گونه گروهی برای تدوین یک اثر و کتاب انجام میگیرد و یا مؤسسههایی در تدوین اثر همکاری دارند، اما برخی از ناشران تنها نام خود را در آن قید میکنند و نامی از دیگر پژوهشگران و تلاشگران این عرصه مطرح نمیکنند که این به معنی نادیده گرفتن حقوق دیگر پژوهشگران و مؤلفان است.
موحدفرد، پژوهشگر ادبی، تاریخی و هنری به مراحل تولید کتاب اشاره و بیان کرد: کتاب از زمانی که سوژهاش توسط پژوهشگر شکل میگیرد، زمان بسیاری را از نویسنده میگیرد؛ در ضمن مرحله ویرایش و نمونهخوانی هم وجود دارد و برای دریافت مجوزهای فراوان در زمینه محتوا، صفحهبندی، تصویرسازی، طرح روی جلد و چاپ، زمان بسیاری صرف میشود و تلاش بسیاری را طلب میکند. هنگامی که کتاب چاپ شده و به بازار میآید، برخی از ناشرنماها که بیشتر دارای سایت اینترنتی و یا نرمافزار فروش کتاب هم هستند، اقدام به کپی و یا اسکن از روی کتاب کرده و چاپهای دیجیتالی را از روی کتاب انجام میدهند و آن را با تخفیف باورنکردنی در سایتهای گوناگون برای فروش در اختیار علاقهمندان قرار میدهند که اطلاعی از کپی بودن آن ندارند؛ این امر تضییع حق سرمایهگذار، ناشر، نویسنده و افراد دیگری است که در این زمینه ماهها و حتی سالها تلاش فراوان کردند.
این مدیر فرهنگی، بیتوجهی به مالکیت معنوی را تنها در حوزه کتاب ندانست بلکه آن را در بخشهای گوناگون ادبی، پژوهشی و هنری گسترشیافته خواند و تأکید کرد: شوربختانه برخی از نهادها و یا مؤسسههای نیمهدولتی دارای مجوز و حتی برخی انجمنها و گروههای بدون مجوز رسمی، اقدام به فعالیت میکنند و بیشتر با دیگر مؤسسهها و نهادهای شناخته شده اقدام به فراخوان و برگزاری اولیه برنامههای فراوان میکنند اما در پایان همه تلاشهای شکل گرفته را به نام خود به عنوان دستاورد مطرح کرده و دیگر نامی از دیگر مؤسسههای همکار نمیآورند. این گونه فعالیت در زمینه برپایی جشنوارهها و یا برگزاری ویژهبرنامههای ادبی، فرهنگی و هنری نیز تضییعکننده حق دیگر اعضاء به شمار میآید و باید به عنوان مالکیت معنوی مورد پیگیری و نظارت قرار بگیرد.
یاسر موحدفرد به بهرهبرداری از برخی از آرمها و لوگوهای ثبت شده توسط انجمنهای غیر رسمی اشاره و بیان کرد: برخی از انجمنها و یا گروهها و حتی برخی از موسسهها از آرم دیگر بخشهای فرهنگی کپیبرداری کرده و آرم و نشان تبلیغشده موسسههای رسمی و معتبر را به گونه مخدوش شده مورد بهرهبرداری قرار میدهند و اعتراضها در این زمینه هم به جایی نمیرسد. چندی پیش چنین اتفاقی برای بنیاد فردوسی رخ داد و هنگامی که به بخش مالکیت معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رجوع کردیم، آنها تأکید کردند، طبق قانون نمیتوان با این مؤسسهها و انجمنهایی که آرمشان را ثبت رسمی نکردهاند، برخورد کرد.
خلاء قانونی در زمینه مالکیت معنوی
یاسر موحدفرد، مدیرعامل مؤسسه فردوسی توسی تأکید کرد: از آنجا که برخی از انجمنها و گروهها ثبت نشدهاند، بنابراین قانونی برای نظارت بر آنها وجود ندارد و حق مالکیت در زمینه فعالیتهای آنها به اجرا گذاشته نمیشود. خلاء قانونی در این زمینه سبب شده انجمنها و یا گروههایی که به گونه رسمی ثبت نشدهاند و یا آرم ثبت شدهای ندارند؛ هر گونه فعالیتی را بدون مجوز انجام دهند و قانون نیز نمیتواند به اعاده حق مؤسسههای رسمی و ثبت شده بپردازد.
پیشنهاد راهاندازی ستاد مالکیت معنوی
یاسر موحدفرد ادامه داد: راهاندازی «ستاد مالکیت معنوی» با حضور نمایندگانی از قوه مقننه، مجریه و قضاییه و با مشاوره سازمانهای مردم نهاد ضروری است تا با توجه به احاطه آنان بر قوانین، زمینه را برای اجرای حق مالکیت در حوزه فرهنگ و اندیشه فراهم کنند و به گونه هدفمند در راستای رفع مشکلهایی در این حوزه قدم بردارند. در چنین شرایطی افزون بر بررسی قانونها و شناخت کمبودها در صدد رفع آن برآمده و شرایط برای عرضه فعالیتهای فرهنگی بازشود. ستاد مالکیت معنوی، میتواند با ساز و کاری مشخص در آغاز قانونهای لازم را پیشنهاد کرده، سپس آنها را ترویج و مطرح کرده و دورههای آموزشی و اطلاعرسانی برای اهالی فرهنگ، هنر، رسانه و پژوهش برگزار کند و در پایان از بعد نظارتی بر اجرای آنها توجه ویژه داشته باشد؛ بدین روی بسیاری از چالشها و مشکلها حل شده و حتی اطاله دادرسی در زمینه مالکیت معنوی از بین میرود.
این نویسنده به فرهنگسازی به منظور رشد و گسترش احترام به مالکیت معنوی اشاره و تصریح کرد: برای اینکه بتوانیم فرهنگ مالکیت معنوی را گسترش دهیم؛ باید ابتدا فرهنگسازی کرد و این فرهنگسازی باید از مدرسهها و دانشگاهها به عنوان درسی ویژه آغاز شود و سپس توسط نهادهایی همچون وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، علوم، میراث فرهنگی و ورزش و جوانان و به ویژه رسانه ملی تبلیغ و نهادینه شود.
یاسر موحدفرد به حق کپی رایت اشاره و بیان کرد: در بخش کتابهای صوتی و کتابهای الکترونیک، حق مالکیت معنوی و حق اقتباس دیده نمیشود؛ بنابراین بدون اجازه ناشر و یا مؤلف کتابها منتشر شده و در بازار ارائه میشود؛ این آسیب گاهی در حوزه مطبوعات نیز نادیده گرفته میشود و حق مالکیت در بخش رسانهای که ساز و کار ویژه دارد هم زیر پا گذاشته میشود که میطلبد، مدیران رسانهها با توجه به پایبندی به قانون مطبوعات در این زمینه اقدام کنند.
حق مالکیت در جشنوارهها
یاسر موحدفرد، مدیر و مدرس ادبی و هنری، اشارهای به برخی از جشنوارهها داشته و تأکید کرد: برخی از جشنوارهها و یا جایزههای کتاب سال توجهی به حق مالکیت ندارند و منافع نویسنده و هنرمند و یا مؤسسههای پشتیبان در نظر گرفته نشده و گاهی جایزه به ناشر داده میشود؛ در حالی که جشنوارهها یکی از هدفهایشان، تقویت هنرمندان و نویسندگان بوده و گسترش کتابهای با کیفیت و تولید اثرهای هنری فاخر در کنار تشویق مؤلفان و هنرمندان را دنبال میکنند.
وی اشارهای به یکی از کتابهای منتشر شده در بنیاد فردوسی داشت و اظهار کرد: کتاب «شاهنامک» که حاصل تلاش شبانه روزی چند ساله بود و در نوع خود متفاوت بوده است، پس از نشر و در مدت زمان کوتاهی توسط برخی از سایتها با تخفیفهای عجیب به فروش گذاشته شده و در برخی از فروشگاهها در مرکزهای گردشگری با دو برابر قیمت در حال عرضه بوده است؛ اثرهای پژوهشی و هنری به واسطه برخی ناشرنماها، پخشکنندهها و بازار سیاهی که ایجاد شده عرضه شده و حقوق نویسنده و ناشر نادیده گرفته شده است.
روح مالکیت معنوی در قالب طرح و ایده
یاسر موحدفرد بیان کرد: حق مالکیت معنوی گاهی در قالب طرح و ایده قرار میگیرد و باید مورد نظارت از سوی متولیان فرهنگی قرار گیرد؛ برخی از نهادها، مؤسسهها و شرکتها بدون اجازه از طرح و برنامهها بهرهبرداری کرده و هنگامی که بودجه آنها مصوب میشود، مؤسسه و یا فرد طراح را کنار میگذارند که عموما در بخشهای وابسته به شهرداریها و شوراهای شهر و برخی نهادها دیده شده است؛ برای نمونه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، کانونهایی ثبت کرده که تلاش دارد با دریافت طرحهای گوناگون برنامههای فرهنگی را به رایگان با حضور هنرمندان، ادیبان و پژوهشگران علاقهمند به اجرا بگذارد که نه تنها هزینهای به طراحان و مجریان داده نمیشود حتی در این بخش طرح و برنامههای ارائه شده توسط برخی مؤسسهها و تلاشگران فرهنگ، هنر و پژوهش از سوی فرهنگسراها و یا افراد به نام خود اجرایی و به عنوان دستاورد نهاد میزبان قلمداد میکنند؛ در این زمینه بنیاد فردوسی جشنوارههای هنری راهاندازی کرده که حتی در فراخوان و فرستادن اثرها همکاری داشته اما در آیین پایانی همه دستاوردها به نام نهاد میزبان به ثبت رسیده و هیچ گونه حقی برای دیگر همکاران قائل نیستند. در ضمن برخی جشنوارههای هنری هم به نام حمایت از هنرمندان و پژوهشگران، موسسههایی که اثرهای هنرجویان و همکاران خود را ارائه میکنند را به نام هنرمندان و پژوهشگران ثبت کرده و هیچ حقوقی برای موسسههای همکار و یا فرستنده اثرهای هنری و پژوهشی که دعوت به همکاری شدند، قائل نیستند و حتی یادی از این بخشهای فرهنگی هم نمیکنند؛ برای نمونه جشنوارهای در وزارت میراث فرهنگی در سال گذشته برگزار شده که نه تنها یادی از مؤسسههای فرستنده اثر نکرده و حتی هنرمندانی را که برگزید هم به آیین پایانی دعوت نکرده و هیچ سپاسنامه و هدیهای برای هنرمندان و پژوهشگران در نظر نگرفته است؛ این در حالی است که اگر قانون مالکیت معنوی در این زمینه وجود داشت، موسسههای فرهنگی هنری رسمی میتوانستند پشتیبانی از نویسندگان و هنرمندان را فراهم آورند.