تیتر نخست خبرگزاری ایکنا در سالروز گرامیداشت فرهنگ پهلوانی؛ یاسر موحدفرد دبیرکل بنیاد فردوسی: نبرد بدون بودجه و امکانات فرهنگ پهلوانی با فرهنگهای بیگانه
به نقل از خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)
۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
یاسر موحدفرد، دبیرکل بنیاد فردوسی و کارشناس فرهنگی با بیان اینکه وقتی فرهنگ پهلوانی را باور نداشته باشیم، دغدغه این کار را نداشته و بودجه و امکانات کافی در این زمینه را در نظر نمیگیریم، گفت: همین مساله باعث میشود تا فرهنگهای بیگانه که بودجه و امکانات بسیار زیادی برای تأثیر فرهنگ خود بر دیگر جوامع دارند، بتوانند تأثیرات فرهنگی خود را به سایر ملل انتقال دهند.
امروز ۱۷ شوال مصادف با ۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانهای است. ورزش و انجام حرکتهای پهلوانی جزء فعالیتهای اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بوده است. جامعه آن زمان ارزش ویژهای برای ورزشکارانی قایل میشد که برای قدرت بدنی و شجاعت روحی که در اختیار داشتند، شکرگزار بودهاند.
بر پایه تاریخ، زورخانه در حدود هفتصد سال پیش (قرن ۷ خورشیدی) از سوی محمود معروف به پوریای ولی که ظاهرا از مردم آذربایجان بوده ایجاد شده و گویا در سال ۷۷۲ هجری قمری بازسازماندهی شده است. با این حال بر پایه رفتار و منش تاریخی و اسطورههای ایران زورخانه میتواند دست کم در ایران تاریخی بسیار کهنتر داشته باشد.
جایگاه زورخانه پس از اسلام در زندهکردن فرهنگ و آئین افتادگی و برادری که از عهد باستان در ایران رواج داشتهاست، اهمیت ویژه دارد. متأسفانه امروزه جایگاه فرهنگ پهلوانی و فتوت بنا به دلایل مختلفی در جامعه کاهش پیدا کرده است که این مسئله نیازمند بررسی و واکاوی موشکافانه است.
یاسر موحدفرد، کارشناس فرهنگی و دبیرکل بنیاد فرهنگی فردوسی در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با فرهنگ پهلوانی و علل کاهش دستاوردهای تربیتی فرهنگ و ورزش پهلوانی در کشور اظهار کرد: در دوران گذشته از مقوله ورزش با عنوان تربیت بدنی نام برده میشد. در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی ایران ورزش وجود داشته و آنچنان که غربیها تبلیغ میکنند نیست که در المپیاد یونان مسابقات ورزشی آغاز شده باشد. در ایران باستان مسابقات ملی و جهانی داشتهایم و تاریخچه و پیشینه این موضوع نیز در شاهنامه فردوسی آمده است.
وی افزود: پیشینه بسیاری از ورزشهای امروزی همانند ورزشهای پهلوانی و زورخانهای از ایران گرفته شده که سالیان پیش با همکاری فدراسیون ملی پهلوانی و بنیاد ملی فردوسی ثبت شد و به پیشنهاد این دو نهاد بود که این ورزشها به ثبت جهانی رسید.
یاسر موحدفرد ادامه داد: در سال ۲۰۱۰ آیینهای پهلوانی و زورخانهای به نام ایران ثبت جهانی شد. همچنین، هزاره پایان سرایش شاهنامه نیز در ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۸۸ به ثبت جهانی رسید. از دیگر سوی آیین دیگری در کنار آیین پهلوانی و زورخانهای داشتهایم که از آن با عنوان مرشدی (چه مرشدی به معنای ضرب و زنگ زورخانهای و چه مرشدی به معنای نقالی) یاد میشود.
این کارشناس فرهنگی تصریح کرد: در آیین مرشدی آیین حماسی و ایرانی با آیین ایرانی ـ اسلامی به جامعه ارائه شده و آموزههای فرهنگی ایرانی ـ اسلامی از طریق این آیین به مردم انتقال پیدا میکرد. این آموزهها به گونه شعر و ادب فارسی و یا به شیوه داستانی بیان میشد که شاخص آن نیز شاهنامه فردوسی است.
وی تصریح کرد: آیین و ورزشهای دیگری همچون چوگان نیز در زمره آیین باستانی ایران قرار دارد که این آئین نیز تا به امروز ادامه داشته است. این پشتوانههای ملی همگی نشان دهنده آیینی است که از آنها کلیدواژه نوظهوری در آوردگاههای ورزشی به نام fairplay با ترجمه بازی منصفانه ایجاد شده است. اگر بخواهیم ترجمان صحیحی از این واژه داشته باشیم باید به آیین پهلوانی خود رجوع کنیم که از آن با بازی جوانمردانه یاد شده است.
یاسر موحدفرد بیان کرد: اگرچه ورزش زورخانهای از دیرباز در ایران با عنوان ورزشی مردانه در میان جامعه وجود داشته است اما فرهنگ پهلوانی مختص آقایان نبوده و این فرهنگ متعلق به تمامی آحاد جامعه است. زمانی که نماد فرهنگ پهلوانی ساخته شد، به نام یک مرام پهلوانی ثبت شد که دارای چند ویژگی اصلی ایمان، پاکدامنی، وطندوستی، وفا، تواضع، گذشت، مردمداری و راستی بود.
این کارشناس فرهنگی تصریح کرد: موضوع فرهنگ پهلوانی مساله دامنهداری است. زمانی که از ورزش سخن میگویم این مسئله به معنای ورزیده کردن چند موضوع است. نخست اگر ورزش را انجام میدادیم پیش از آنکه به تنومندی جسم بیندیشیم، به ورزیده کردن خرد و روان خود میپرداختیم. ورزیدگی جسم و تن نیز برای دستگیری از ستمدیدگان و پاسداری از مام میهن، دین، آیین، ناموس و کیش مردمان بوده است.
وی با بیان اینکه آموزههای اخلاقی و دینی در پهلوانان تجلی پیدا میکرده است، اظهار کرد: بنابراین، فرهنگ پهلوانی میتواند در تمامی ورزشها و ساحتهای مختلف یک جامعه بروز و ظهور داشته باشد. ایرانیان دارای آیینی به نام آئین شهریاری یا کشورداری بودهاند که این آئین نیز بر پایه اخلاقمداری شکل گرفته بوده است. در رابطه با آیین پرهام یا همان حضرت ابراهیم (ع) نیز آمده است که ایشان آیینی به نام سفرهداری را ایجاد کرده بوده است. پهلوانان نیز همواره سفرهداری میکردند و سفره ایشان همواره برای دیگران باز بوده است.
یاسر موحدفرد با بیان اینکه آیین سفرهداری در جامعه اسلامی ایران نیز بروز و ظهور پیدا کرد، اظهار کرد: پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) نیز خود جزئی از جریان فتیان یا جوانمردان بودند که حتی پیامبر اکرم (ص) پیش از پیامبری در این جریان فعال بود. بنابراین، فرهنگ پهلوانی در کشورهای مختلف و همجوار با عنوان فتیان توسعه پیدا کرده و جهانشمول شد.
این کارشناس فرهنگی در رابطه با علل کاهش دستاوردهای تربیتی فرهنگ پهلوانی نیز تصریح کرد: زمانی که فنآوریهای نوظهور در جامعه ایجاد میشود، باید زیرساختهای بهرهگیری از آن نیز تشکیل شود. یکی از علل کاهش دستاوردهای تربیتی امور فرهنگی به ویژه فرهنگ پهلوانی در جامعه امروزی، فقدان فعالیتهای پژوهشی و کارشناسی علمی در این زمینه است.
وی با بیان اینکه فعالیتهای پژوهشی در این رابطه باید در بستر فنآوری اطلاعات انجام شود، افزود: یکی از مشکلات وابسته به فقدان پژوهشهای تأثیرگذار در این زمینه نیز کمبود بودجه است. همواره بودجههای پژوهشی در این زمینه بسیار اندک بوده و نتوانستیم تا مطالب مربوطه به فرهنگ پهلوانی را به روز کنیم. امروز نیازمند به روز شدن اطلاعات و مطالب مربوط به فرهنگ پهلوانی هستیم تا تأثیر بسزای خود را در جامعه داشته باشد.
یاسر موحدفرد تصریح کرد: برای کار کردن در حوزه افزایش دستاوردهای تربیتی فرهنگ پهلوانی باید ابتدا خود را باور داشته باشیم. یعنی زمانی که خود را باور نداشته باشیم، دغدغه این کار را نداشته و بودجه و امکانات کافی در این زمینه را در نظر نمیگیریم. همین مساله باعث میشود تا فرهنگهای بیگانه که بودجه و امکانات بسیار زیادی برای تأثیر فرهنگ خود بر دیگر جوامع را دارند، بتوانند تأثیرات فرهنگی خود را به سایر ملل انتقال دهند. بنابراین، باید به فرهنگ پهلوانی خود باور داشته و آن را روزآمد کنیم.
این کارشناس فرهنگی با بیان اینکه باید بتوانیم دانشنامه فرهنگ پهلوانی را آمادهسازی و بهروزرسانی کنیم، گفت: منشور فرهنگ پهلوانی باید در جای جای جهان تبلیغ شده و جا بیفتد. زمانی که ابزارهای تبلیغی در دستان رسانههای قدرتمند فرهنگهای بیگانه باشد و خود ما نیز در داخل بودجه و امکانات لازم برای تأثیر فرهنگ پهلوانی در جامعه را در نظر نمیگیریم، مسلما نمیتوان بیش از این نیز انتظار داشت و از تأثیر بسزای فرهنگ پهلوانی در جامعه سخن گفت.