تیتر نخست خبرگزاری شبستان؛ یاسر موحدفرد، دبیرکل بنیاد فردوسی مطرح کرد: فردوسی در شاهنامه نگاه قرآنی و روایی را در امتداد آموزههای ایرانی آورده است (۲)
گفتوگوی اختصاصی خبرگزاری شبستان (بخش دوم)
دوم خرداد ماه ۱۴۰۱
یاسر موحدفرد با بیان اینکه فردوسی نگاه قرآنی و روایی را در امتداد آموزههای ایرانی در شاهنامه آورده است، گفت: شاهنامه رهیافتی تاریخی از تمدن نیاکان و بازشناسی تمدن گمشده ایران بزرگ است؛ شاهنامه را باید اثری روزآمد و رشددهنده دانست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، جایگاه حکمت فردوسی در زبان و ادب ایران و جهان بر کسی پوشیده نیست و میتوان گفت: شاهنامه با نام و یاد خداوند، آغاز شده و سپس به خردشناسی، جهانشناسی، مردمشناسی و حتی دانششناسی و دینشناسی پرداخته است.فردوسی آن چنان که خود در شاهنامه بازگو کرده در دوران خود پژوهشگری، برخاسته از یک انجمن ادبی بوده که توانسته مامویتی بزرگ را به پایان برساند و هدفهایی را که از سوی این انجمن تعیین شده بوده را در قالب منظومهای داستانی که الگوی آن برگرفته از کتابهای آسمانی است را سرایش نموده و برای جامعه ایرانی و حتی جامعه جهانی به یادگار بگذارد؛ به مناسبت روز بزرگداشت فردوسی بنیاد فردوسی ویژه برنامه هایی را اجرا کرد، به همین مناسبت با «یاسر موحدفرد»، دبیرکل بنیاد فردوسی، مدیرعامل موسسه فردوسی توسی، مدیرمسوول پایگاه خبری شاهنامهنیوز و دبیر هفدهمین بزرگداشت حکیم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی به گفتوگوی اختصاصی نشستهایم که در زیر میخوانید:
طرح دانشنامه فرهنگ پهلوانی بر پایه شاهنامه فردوسی چه بوده است؟
تاثیر شاهنامه بر زندگی جامعه امروز هم مورد واکاوی قرار گرفته، اگرچه شوربختانه، جامعه امروز توجه چندانی به دانشنامه شاهنامه و شاهنامه خوانی ندارد اما بنیاد فردوسی در زمینه گسترش فرهنگ شاهنامه خوانی تلاشهای فراوانی را انجام داده که خوشبختانه به ویژه پس از ثبتهای جهانی هزاره پایان سرایش شاهنامه فردوسی، هنر نقالی، نیای نمایش ایرانی، آیینهای پهلوانی، آیین چوگان و شهر یادگیرنده ادبی مشهد در یونسکو به نام ایران با همکاری بنیاد فردوسی، بسیار اثرگذار بوده است البته همچنان جای کار بسیاری باقی مانده این در حالی است که شاهنامه در گذشته بیشتر مورد توجه بوده و بسیاری از نامها که امروزه ما ریشه آن را نمیدانیم، برگرفته از همین دانشنامه است؛ از سوی دیگر فردوسی در سرودن شاهنامه تلاش کرده تا زبان فارسی را به اوج شکوفایی برساند اما با این وجود برخی واژگان عربی در کنار گنجینه واژگان پرشمار پارسی نیز دیده میشود؛ برای نمونه تاریخنگاری اسلامی و زمان هجری قمری در کنار اشاره به گاهشمار باستانی که درباره زمان پایان سرایش شاهنامه مطرح شده، نشان میدهد که حکیم فردوسی توسی همه جنبهها را با هم در نظر گرفته و به پیوند ایران و اسلام هم اندیشه کرده است.
باورهای دینی فردوسی در شاهنامه به طور مشخص آشکار است؟
نکته قابل توجه دیگر که میتوان آن را در شاهنامه به آشکاری دید، باور فردوسی به پروردگار و دینهای کهن ایرانی و نیز نگاه قرآنی و روایی و فرهنگ شیعی بوده که در امتداد آموزههای ایرانی در شاهنامه به ویژه در دیباچه آورده شده است و این نشان میدهد که تا چه اندازه این بزرگنامه توانسته بلنداندیشی را به جامعه ایرانی و جهانی انتقال دهد؛ همه اینها را میتوان در دیباچهای که فردوسی سروده مورد ارزیابی قرار داد؛ بر این باور هستم که به استناد همین دیباچه درباره روند اندیشهای و رویدادهای زمانی فردوسی میتوان پژوهشهای دامنهگستری داشت. ریشهیابی برخی از واژهها و یا نامهای شاهنامه بسیار مهم است؛ هنگامیکه به شاهنامه که بزرگترین کتاب حماسی و دانشنامهای جهانی است، نگاه میکنیم، هم به جنبههای گونهگون کار پژوهشی فردوسی و همکارانش در طی آن سالها پی میبریم و هم به گستردگی و ریزبینی آنان در بخشهای گوناگون شاهنامه میتوان توجه کرد. در این دانشنامه از آغاز، سخن از یکتاپرستی و آفرینش خرد شده و در ادامه به آفرینش چهار گوهر پدیدآورنده جهان آب، باد، خاک و آتش در بیروزگاری و بیرنجی اشاره شده و نیز به پدیدههای شگفتانگیز در آفرینش هستی که به بیش از چهار میلیارد سال پیش رویداده و مردمشناسی در حدود دویست هزار سال پیش و آغاز آیین شهریاری به فرمانروایی ایرانیان در جهان در حدود یکصد هزار سال پیش اشاره شده که بسیاری از نگرههای نوین تمدنی در دوران همروزگار هم از آن بهرهگیری کردهاند؛ از سوی دیگر شخصیتهایی که در شاهنامه فردوسی به آنها اشاره شده نمایندگان دورههای تاریخی در جامعه ایرانی و حتی جامعه جهانی هستند و منبع قابل استناد و زنده برای تاریخنگاری به شمار میروند؛ نکته مهم دیگر درباره شاهنامه که اثری بیبدیل از فردوسی به شمار میآید، این است که شاهنامه، شالودههایی از تاریخ چندین هزار ساله ایران و مردمان این سرزمین است که در آفرینش آن نکتههای ارزشمندی به کار برده شده، پژوهشهای تمدنشناسانه، مردمشناسانه، جامعهشناسانه و روانشناسانه ایران و بسیاری از کشورهای جهان به گونه بینظیر در شاهنامه رخنمایی کرده است و طی سالهای اخیر بنیاد فردوسی و موسسه فردوسی توسی توانسته رهیافتها و دستاوردهای قابل تاملی از بخشهای تاریخی و اجتماعی را به استناد شاهنامه فردوسی در سازمان جهانی یونسکو به ثبت برساند، اینها نشان از اعتباری دارد که شاهنامه در نزد جهانیان داشته و توانسته در سازمان ملل به وسیله بازشناسی شایسته آن از سوی بنیاد فردوسی به نمایندگی از ایران به آن دست یابد.
چگونه میتوان نسبت به آشتی نسل جوان با اندیشههای فردوسی و شاهنامه گامهای پایهای برداشت؟
کتابهایی نوآیین بر گرفته از شاهنامه در بنیاد فردوسی در حال پژوهش است؛ در شاهنامه فردوسی برخی از واژهها با رمزگذاری آورده شده و یا برخی واژهها سنگین و بسیار کهن است که برای نسل امروزین شناخته شده نیست؛ بدین روی بنیاد فردوسی، تلاش کرده است تا با تدوین کتابهایی بسیار روان بر پایه گشتار زبانی و واژهشناسی و بر گرفته از متن شاهنامه با مستندسازی بر روی یک متن گزیده و با واژگان روان و بهرهگیری از شاهنامههای کهن و پژوهشهای دامنهگستر امنای بنیاد فردوسی و نیز با اعرابگذاری برای روان خوانی و حتی با جابهجایی برخی بیتها برای نخستین بار نسخه آموزشی و نمایشی شاهنامه را آمادهسازی نماید و این امکان را فراهم آورد تا این اثر ادبی با زبانی ساده در اختیار گروههای کودک و نوجوان و نیز جوانان و بزرگسالان قرار داده شود و در دورههای آموزشی مجازی دانشگاهی هنرهای شاهنامهای زیر نظر موسسه فردوسی توسی و دانشگاه پیام نور برای آموزش مورد ارزیابی قرار گیرد و دانشآموختگان برجستهای داشته باشد. بدین منظور کتابهای «۳۶۵ روز با شاهنامه فردوسی» برای جوانان و بزرگسالان و «شاهنامک» برای گروه سنی کودکان و نوجوانان تهیه شده که امیدواریم به زودی از سوی نشر پازینه به زیور نشر آراسته شود و در دسترس علاقهمندان به ویژه نسل جوان فارسیزبان قرار بگیرد.
نسخه آموزشی و نمایشی شاهنامه فردوسی با پژوهش نوآیین بنیاد فردوسی که مشتاقان خوبی پیدا کرده، چیست؟
بر این باور هستم، کاهش میزان آگاهی نسل آینده از از پیشینه و اندیشههای ماندگار و ارزشمند ایرانیان و حکمت فردوسی که پایهگذار دانشنامه شاهنامه است، اندک بوده و این آسیبی برای فرهنگ کشور و جامعه آینده ایران خواهد بود.نگاه فلسفی و حکمی فردوسی در شاهنامه هم در بنیاد فردوسی واکاوی شده است؛ فردوسی، شاهنامه را بر پایه دانشها، آیینها و هنرهای گوناگون پایهگذاری کرده، این مهم را در روند پژوهش و سرایش شاهکار ادبی زبان پارسی میتوان به آشکاری دید؛ در شاهنامه در آغاز به خداشناسی و سپس به خردشناسی، جهانشناسی، مردمشناسی، دانششناسی و دینشناسی پرداخته است؛ نکته دیگر کلیدواژههای به کار گرفته در شاهنامه است که بیشتر نگاه جامعه محور دارد، واژگانی همانند «مردم» نشان میدهند، افق دید فردوسی نسبت به جامعه تا چه اندازه با اهمیت بوده، او هرگز فردگرایی را مطرح نکرده و نگاه روانشناسانه و جامعهشناسانه در جای جای شاهنامه به چشم میخورد که همه بیانگر به کار گرفتن دانشهای گوناگون در این میراث گرانمایه بوده است؛ بدین روی انس گرفتن با شاهنامه میتواند زمینه را برای آشنایی جامعه با قابلیتهای علمی و ویژگیهای دانشی فردوسی و همچنین رمزگشایی از گذشتههای دور تاریخ و تمدن ایران را مطرح کند.
آیا شاهنامه رهیافتی تاریخی از نیاکان و بازشناسی تمدن گمشده ایران بزرگ است؟
شاهنامه رهیافتی تاریخی از تمدن نیاکان و بازشناسی تمدن گمشده ایران بزرگ است؛ شاهنامه را باید اثری روزآمد و رشددهنده دانست و به سفارش خود فردوسی باید آن به آن و لحظه به لحظه با خواندن شاهنامه نگاه نوینی را به مردم آموزاند؛ شاهنامه فردوسی یک میراث جهانی برتر بوده که در سازمان ملل هم شناخته شده و دستاوردی که از این اثر دیده میشود حتی در هنگام هشت سال دفاع مقدس در دوران کنونی ایران رخنمایی کرد و بخشهایی از مرزهای ایران به درستی پاسداری شد؛ برای نمونه در زمینه اثبات وجود نام کهن اروندرود، ایران به پشتوانه شاهنامه، توانست دادخواست خود را در سازمان ملل اثبات کند و این منطقه با همین نام برای ایران باقی بماند.
منبع: http://www.shabestan.ir/detail/News/1177997