فرهنگ و ادب
بخش دوم- آیین شهریاری؛ بازیابی آینده از دل میراث گذشته؛ پیشنهادی فرهنگی برای نامزدهای ریاست جمهوری
بخش دوم- آیین شهریاری؛
بازیابی آینده از دل میراث گذشته؛
پیشنهادی فرهنگی برای نامزدهای ریاست جمهوری
گفتوگوی اختصاصی خبرگزاری شهر و شهروندی ایران (ایمنا) با مهندس یاسر موحدفرد
تیتر نخست خبرگزاری ایمنا؛
۱۱ خردادماه ۱۴۰۰
تکیه بر متنهای کهن همواره دستاوردهای قابل تأملی داشته است، دانشنامه شاهنامه، اثر ژرف حکیم فردوسی یکی از متنهایی است که تنها برای نسلهای زمانه خود نوشته نشده است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، شاهنامه فردوسی و دیگر اثرهای ادبی کهن فارسی همواره در بردارند مهمترین ویژگیهای زمان خود بودهاند. یاسر موحدفرد بر این باور است که بهرهگیری از این اثرهای ملی و روزآمد کردن آنها باعث میشود در آینده درهایی به روی کشور گشوده شود و به همین دلیل طرح ملی برنامههای کشورداری بر پایه آیین شهریاری را مطرح کرده است.
بازیابی آینده از دل میراث گذشته؛
بخش دوم گفتوگوی خبرنگار ایمنا با دبیرکل بنیاد فردوسی را در ادامه میخوانید:
آیا از آیین شهریاری برای حل مشکلهای اقتصادی و سیاسی هم در کنار گسترش مسایل فرهنگی میتوان بهره گرفت؟
اگر بخواهیم به همبستگی، هماندیشی و یکپارچگی در حوزه سیاست داخلی برسیم باید به ریشههای زبانی، فرهنگی و دینیمان توجه کنیم. در واقع با کار کردن روی این مسایل، اختلافهای سیاسی هم کمرنگ میشود پس اولویت باید فرهنگ باشد؛ در زمینه مشکلهای اقتصادی هم بیشتر آنها از نبود فرهنگسازی ناشی میشود از نبود فرهنگ خرید و فروش تا نبود برنامههای بومی ایرانی در زمینه بازگشت به نگرههای بانکداری و اداره بیمه و بنگاههای اقتصادی ایرانی بر پایه آیین شهریاری، همگی نیاز به فرهنگسازی و اعتمادسازی به فرهنگ ایرانی اسلامی داشته و دارد که میتواند ما را در زمینه اقتصادی نیز یاری دهد.
از آن جمله میتوان به پیشنهادهای زیر توجه ویژه داشت:
الف- پیشرفت فرهنگی، هنری، آموزشی، ورزشی، زیست محیطی، میراث فرهنگی و گردشگری:
۱- گسترش دانش بومی ملی بر پایه پاسداشت گنجینه دانشی و ادبی زبان فارسی از آموزشهای ابتدایی تا آموزشهای عالی
۲- بنیانگذاری گاهشماری ملی بر پایه آیینهای باستانی، ایرانی و اسلامی
۳- واسپاری پاسداشت میراث فرهنگی، میراث معنوی و میراث طبیعی به نهادهای مردمی
۴- بازشناسی هنرهای سنتی و بومی سازی هنرهای نوین و مدرن
۵- گسترش ثبتهای ملی و جهانی آیینها، هنرها، دانشها، ورزشها، مفاخر و میراثهای ایرانی اسلامی
۶- بازشناسی ورزشها و بازیهای بومی، پشتیبانی از ورزشهای ملی و گسترش فرهنگ پهلوانی.
ب- ساماندهی اقتصادی:
۱- کارآفرینی و درآمدزایی برای هر خانواده ایرانی (با ایجاد پیشه در زمینههای شهرسازی ایرانی، گسترش کشاورزی و دامپروری، بهکارگیری مهارتهای شغلی، بهرهگیری از توان متخصصان داخلی، بیمه بیکاری نقدی و کالایی)
۲- بهکارگیری فناوریهای روزآمد با فرهنگسازی ایرانی در زندگی روستایی، عشایری و شهری
۳- پاسداشت منابع طبیعی، فرآوری منابع معدنی، گسترش بهرهگیری از انرژیهای طبیعی و فرآوری سوختهای فسیلی با بهرهگیری از سازمانهای مردمی برای اشتغالزایی قشرهای کمتوان و پرداخت یارانه از درآمد منابع ملی
۴- آسیبشناسی و مزیتیابی بازرگانی «کالا به کالا» به جای «پول به کالا» برای مبارزه با بازار سیاه ارزی و ارتقای ارز ملی در برابر ارزهای جهانی
۵- بهکارگیری مرزنشینان ایرانی در سازمان گمرک و مناطق آزاد اقتصادی و تجاری برای احیای دسته مرزبانان در آئین شهریاری
۶- طراحی نقشه راههای جهانی آبی – خاکی بازرگانی ایرانی برای گسترش صادرات و تجارت کالاهای ایرانی در بازارهای جهانی
۷- حذف سودهای بانکی و وامهای با بهره و جایگزینی روش بنگاههای ملی اقتصادی و بانکداری ایرانی اسلامی (با پرداخت و دریافت وامهای قرض الحسنهای و افزایش مشوقهای مالیاتی با فعالیتهای نیکوکارانه ملی).
نکته جالب توجه این است که واژه «بانک» که در اصل «بانگ» بوده است به معنی «بنگاه پول» از واژه «بنگاه» فارسی گرفته شده است. در ایران کهن نظام بانکداری ملی با دستورهای اقتصادی در آییننامه “آیین شهریاری” با پیشینه چند هزار ساله وجود داشته است که نیاز به بازآفرینی در بازار ملی کنونی دارد همچنین واژه «چک» نیز فارسی بوده و به معنی «پول کلان» به کار میرفته که «پول خرد» آن «چکه» نامیده میشده است که امروزه به گونه «سکه» در آمده و واژه «چک» به گونه «ضک» هم در متنهای کهن ایرانی به کار میرفته است که شوربختانه امروزه واژههای «بانک» و «چک» را برخی واژه بیگانه میپندارند.
پ- همبستگی سیاست داخلی و هماندیشی سیاست خارجی:
۱- تدوین سند شیوه نامه اجرایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای بخشهای اجرا نشده آن به ویژه ضرورت فراهم آوردن امکانات رفاهی و آموزشی برای همه شهروندان ایرانی
۲- راه اندازی سازمان هماهنگی نهادهای مردمی (بهرهگیری از توان احزاب، سازمانهای مردم نهاد، مؤسسههای خیریه و مؤسسههای فرهنگی هنری)
۳- همافزایی و بهرهگیری از توان ایرانیان خارج از کشور برای رایزنی و تفاهم با کشورهای گوناگون بر پایه دیپلماسی فرهنگی
۴- گسترش روابط با سازمانهای جهانی به ویژه سازمان ملل (یونسکو، یونیسف و…)، سازمان همکاری اسلامی و سازمان اکو.
از دید شما دولت آینده چگونه میتواند از آیین شهریاری برای حل مشکلهای کشوری بهرهبرداری کند؟
به تازگی شعاری را ارایه دادیم به نام دولت پویا و برنا و بر پایه این شعار که برگرفته از دانشنامه شاهنامه فردوسی بوده است، باید در عین حال که به پیشکسوتان و بزرگان احترام میگذاریم و در جایگاه مشاوران از آنها کمک میگیریم، برای مدیران اجرایی از نیروهای جوان و برنا و بدون در نظر گرفتن جنسیت بهرهگیری کنیم.
به همین روی باید شایستگان بتوانند تصدی امور را بر عهده بگیرند؛ به طور مثال در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید از هنرمندان و نویسندگان بهره گرفته شود. اهالی فرهنگ و هنر اگر در جایگاههای مدیریتی قرار بگیرند هم مقبولیت هنرمندان و نویسندگان نسبت به مدیران بالا میرود و هم نظارت مدیران دقیقتر و کارشناسانهتر است. باید برخی قواعدی که پیشتر داشتهایم را در دنیا و دولت کنونی نیز اجرایی کنیم تا به دستاوردهای برتری دست یابیم.
اگر یک ستاد پاسخگویی دولت داشته باشیم که هر سازمان، نهاد و حتی هر فردی بتواند طرح و برنامه خود را برای پیشبرد حوزههای گوناگون فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی کشور در آن مطرح کند تا حد بسیاری میتوان از ظرفیتهای ملی بهره برد.
در مسایل اقتصادی زیرساختهای خوبی در فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی داریم که باید به درستی بازآفرینی شود. باید بدانیم نظام بانکی گذشته چگونه بوده است؟ و نظام دریافت و پرداخت قرضالحسنه به چه نحوی بوده است؟ در گذشته وامهای بهرهای نداشتیم و در دینهای یکتاپرستی در همه دورههای تاریخی ایران بزرگ این مساله نکوهش شده است.
در عرصه سیاسی نیز از روزگاران کهن، دروغ را بدترین گناه و باعث نگونبختی میدانستیم. پس بنمایه سیاست داخلی و سیاست خارجی ایران باید همواره بر مدار راستگوئی استوار باشد تا در همه کارها به راهکارهای راهگشایی دست یابیم.
اساساً کارکرد دانشهای بومی چیست و چرا باید به آنها بازگردیم؟
در همین اثرهای بومی ایرانی اسلامی، نسخههای رهایی بخشی داریم که سالیان سال است امتحان خود را پس دادهاند پس چرا نباید از دانشهای بومی ایرانی، بهرهبرداری ملی و عمومی داشته باشیم؟! چرا باید دانشهای وارداتی داشته باشیم؟!
با زنده کردن و احیای همین آیینهای ایرانی اسلامی، میتوان مدیریت جهانی داشت از دیگر سوی میتوانیم بحثهای علمی و پژوهشی خود را به عنوان یک سرمایه در اختیار کشورهای گوناگون جهان قرار داده و از طریق آن درآمدزایی کنیم.
برنامههای کشورداری بر پایه آیین شهریاری را بر چه اصولی بنیانگذاری کردید؟
برنامههای کشورداری بر پایه آیین شهریاری را در ۳ سرفصل کلی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مطرح کردیم و نکاتی را برای پیشرفت فرهنگی، ساماندهی نظام اقتصادی، همبستگی سیاست داخلی و هماندیشی سیاست خارجی ارایه دادهایم، البته این برنامهها نیاز دارد که اهالی فرهنگ و دانش در کنار مدیران کشور قرار بگیرند و درباره آن بحث کنند و آنها را روزآمد کنند.
شوربختانه کسانی که در جایگاه سیاسی و حتی اقتصادی قرار میگیرند هنوز برای فرهنگ جایگاهی قائل نیستند. در واقع هماینان بر این باور هستند که چه کسی گفته با دانشنامه شاهنامه فردوسی میتوان کشور را اداره کرد؟ چگونه میتوان با کتابهای قدیمی و کهنه آیین حکومتداری ارائه کرد؟ و چگونه میتوان از متنهای کهن در دنیای کنونی بهره گرفت؟
در پاسخ باید گفت، چه کسی گفته از متنهای چند هزار سال پیش نمیتوان استفاده کرد؟!
بسیاری از مشکلهایی که در دنیای کنونی داریم از مدرنیته شدن بدون توجه به مسایل سنتی و بومی به وجود آمده است؛ البته ما با داشتههای مدرن مخالف نیستیم، اما بر این باوریم میتوان هنرها، دانشها و آیینهای ملی را جهانی کرد و داشتههای مدرن جهانی را هم بومی کرد. از دیگر سو به راحتی میتوان دستاوردهای ایران چند هزار ساله را هم با داشتههای کنونی یکپارچه کرد و از آنها بهره برد. ما در کشوری زندگی میکنیم که هم مسایل سنتی در آن مورد احترام است و هم مسایل مدرن پذیرفته شده است پس باید این تلفیق و آمیختگی میان سنت و مدرنیته ایجاد شود تا کشور و دولتی پویا و برنا داشته باشیم.
آیین شهریاری میتواند در ایران کنونی اجرایی شود؟
ریشههای آیین شهریاری در ایران بوده است، قطعاً کارایی آن در ایران بیش از دیگر کشورها خواهد بود. این در حالی است که بسیاری از کشورها هم اکنون از آیین شهریاری در مدیریت کلان خود بهرهگیری میکنند؛ کشورهای دیگر باید نخست آیین شهریاری را بومیسازی کنند اما ما نیازی به بومی کردن آن نداریم چون بسیاری از آئینهای آن را دستکم به گونه ظاهری میشناسیم به طور مثال آیین نوروز را همچنان جشن میگیریم و گرامی میداریم اما نمیدانیم آیین نوروزگان در اصل چه بوده است؟ نمیدانیم ساختمانی به نام نوروزگان داشتیم، نمیدانیم نوروز را چگونه گرامی میداشتیم و نوروز چه کاربردی در کشورداری ایران بزرگ داشته است؟!
در آیین شهریاری، کشور به مناسبت نوروز تعطیل نمیشد، چرا که این تعطیلی به زیان کشور بوده است؛ دهه نخست آغاز سال خورشیدی در آیین نوروز و در آیین شهریاری اوج کارهای ملی بوده است.
از سویی نمادهای ایرانی در جای جای جهان هنوز هم وجود دارد و باید بگوییم منشای بسیاری از دینهای الهی در ایران کهن بوده است و شرق و غرب در ارتباط با ایران، دانشاندوزی و دینآموزی میکردند همچنین با جهان مبادله فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هم داشتهایم. بسیاری از فرهنگهای جهانی از آسیای جنوب شرقی تا کشورهای آسیای مرکزی و آسیای غربی و کشورهای اروپایی و آفریقایی و حتی با واکاویهای نوین تاریخی برخی از کشورهای آمریکایی هم از دانش ایران بهرهمند شدهاند و تاریخ و تمدن خود را از ایران دریافت کردهاند؛ به همین روی ریشههای مشترک با ایران بزرگ دارند.
آیین شهریاری، دامنه بسیار گسترده داشته است. یکی از اندیشههای این آئین، احترام به همه باورها، نژادها، قومها و دستههای ایرانی بوده و همه به گونه یکسان میتوانستند در آیین شهریاری در کشورداری همکاری کنند با این توضیح آیین شهریاری هم در ایران و هم در کشورهای گوناگون جهان قابلیت اجرایی شدن داشته و خواهد داشت.