فرهنگ و ادب

خردورزی فردوسی برگرفته از آموزه‌های اخلاق علوی است

به نقل از خبرگزاری شیستان

بخش یکم- امام علی در آیین‌های پهلوانی ایرانی؛
یاسر موحدفرد: خردورزی فردوسی برگرفته از آموزه‌های اخلاق علوی است
به گزارش خبرگزاری شبستان؛
یازدهم امردادماه ۱۴۰۰
دبیرکل بنیاد فردوسی خردورزی فردوسی را برگرفته از آموزه‌های اخلاقی ایرانی و علوی دانست و گفت: حکیم فردوسی به عنوان شاعری شیعی در شاهنامه به آموزه‌های امام علی اشاراتی داشته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان،  در آئین های پهلوانی و شهریاری ایرانی حضرت علی نماد پهلوانی شناخته می شوند، حکیم فردوسی توسی در شاهنامه بزرگ‌ترین کتاب حماسی جهانی به عنوان شاعری شیعی به آموزه‌های امام علی هم اشاره‌‌هایی داشته اند، درباره پرداختن به سیره و روش امام علی در آیین های پهلوانی ایرانی  با «یاسر موحدفرد»، دبیرکل بنیاد فردوسی، مدیرعامل موسسه فردوسی توسی، مدیر و مدرس دوره‌های دانشگاهی هنرهای شاهنامه‌ای به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در زیر می‌آید:
چگونه در آیین‌های پهلوانی ایرانی به سیره و روش امام علی پرداخته می‌شود؟
حکیم فردوسی توسی در شاهنامه بزرگ‌ترین کتاب حماسی جهانی با آن‌که به پیشینه باستانی ایرانی پرداخته اما به عنوان شاعری شیعی به آموزه‌های امام علی هم اشاره‌‌هایی داشته است، حکیم فردوسی توسی، بزرگ‌ترین حماسه‌سرا و برترین دانشنامه‌نگار ایران و جهان، تلاش کرده است در دانشنامه شاهنامه به اندیشه‌های اهورایی و آموزه‌های اخلاقی و روش‌های درست زندگانی اشاره‌های فراوانی در قالب منظومه داستانی و روایی تمدنی ایرانی داشته باشد. دیباچه شاهنامه فردوسی با ستایش پروردگار جهان آغاز شده و به ستایش خردمندان و آفرینش جهان و مردمان پرداخته و در پایان به ستایش آموزه‌های نبوی و علوی می‌پردازد.در همین دیباچه شاهنامه، فردوسی بزرگ از اندیشه‌های ایرانی و اسلامی به ویژه دین‌های یکتاپرستی از چند ده هزار سال پیش در ایران کهن بهره گرفته است
حکیم فردوسی توسی چگونه آموزه‌های علوی و فرهنگ شیعی را مورد توجه قرار داده‌اند؟
آموزه‌های علوی و نبوی و فرهنگ شیعی در کنار آموزه‌های دین‌های ایرانی مانوی، مزدکی، زرتشتی، زروانی و مهری مورد توجه فردوسی بزرگ بوده است. آن‌چنان که فرهنگ شیعی و اسلامی در بخشی از گستره تمدنی ایرانی رخ‌نمایی کرده است و در بسیاری از روایت‌های دینی آخرین پیامبر گرامی با افتخار خود را وارث پیامبر بزرگ ایرانی با نام حضرت ابراهیم که همان پرهام ایرانی است، می‌داند.
نام حضرت محمد و حضرت علی در متن‌های کهن پارسی پیشگویی شده و ایشان در روایت‌هایی دیگر با افتخار خود را از نسل شهریاران دادگر ایرانی دانسته‌اند؛ هم‌چنان که ریشه‌شناسان قریش را عربی شده کوروش دانسته‌اند که بسیاری بر این باور اند که شهریاران دین‌گستر و دادگستر ایران در جای جای جهان به ویژه در جهان‌شاهی و امپراتوری ایران بزرگ، سفیران پرشماری داشته‌اند که به زبان هر کشوری که زیر نظر گرفته‌اند در چنبره فرمانروایی یکتاپرستانه خویش از پیامبران و اخلاق‌گرایان و اندیشمندان دینی پشتیبانی کرده‌اند.
در شاهنامه حکیم توس ایرانیان را مروج و مبلغ دین های یکتاپرستی معرفی می‌کند؟
در آغازین داستان‌های شاهنامه از هفت کشور زیر نظر ایران بزرگ اشاره‌هایی رفته است که جهان تمدنی آن روزگاران بوده است که جملگی در چنبره شهریاران ایرانی بوده که به هم‌اینان پیشدادیان گفته‌اند که در کنارشان کاتوزیان، پیشوایان دین‌های یکتاپرستی به ستایش و نیایش پروردگار جهانیان در نیایشگاه‌ها مشغول بوده‌اند و همه ایرانیان در جای جای جهان نخستین مروجان و مبلغان دین‌های یکتاپرستی و سفیران و پیامبران خدای یگانه شناخته شده‌اند؛
البته تنها در دو دوره فرمانروایانی در ایران باستان از سوی اهریمن فریفته می‌شوند با آن‌که هماره شهریاران ایرانی با اهریمن و فرزندان و نمایندگان او در ستیز بوده‌اند و بیشتر پیروزمندانه اهریمنان را شکست داده و شخصیت‌های اهورایی را گرامی داشته‌اند؛در کتاب چهارم جمشید دادگر که گویا از نسل وی جمشید دیگری به اشتباه خود را خدا خوانده، همچنان که نمرود در دوره حضرت ابراهیم خود را کسی دانسته که نامیرا خواهد بود و به همین روی نَمُرد یا نمرود خوانده شده است، همچنین در شاهنامه فردوسی به پادشاهی مرداس، پدر بیوراسب یا ضحاک یا دهاک ماردوش هم اشاره‌ شده است؛مرداس پادشاه دادگستر و دارای داد و دهش بوده که زیر نظر ایران بزرگ، کشور تازیان با نام دشت سواران نیزه‌گذار را فرمانروایی می‌کند که همان حجاز بوده که با نامواره‌ای جعلی امروزه به عربستان تغییر نام داده‌اند بعدها در همین منطقه آخرین پیامبر با یاری روزبه ایرانی که سلمان فارسی هم خوانده شده به فرمانروایی می‌رسد. حضرت ابراهیم هم در عراق کنونی که چندین دوره پایتخت ایران بزرگ بوده به دنیا آمده و در همان جا بالنده شده است؛ عراق که در انگلیسی به درستی ایراک خوانده می‌شود نام باستانی ایرانی دارد؛ ایراک به معنی اراک یا ایرانک یا ایران کوچک خوانده می‌شده است که از سوی آزر عموی خویش که او هم نام ایرانی به معنی آتش دارد، طرد شده است و از سوی نمرود در آیین کهن ایرانی برای نشان دادن پاک بودن و راستین بودن‌اش به آتش پرتاب می‌شود که آتش گلستان می‌شود؛ چه آن‌که سیاوش ایرانی هم در شاهنامه فردوسی با اسب خویش وارد آتش می‌شود و با تندرستی خارج می‌شود.
چرا در حوزه دین شناسی در شاهنامه کارهای پژوهشی چندانی به چشم نمی‌خورد؟
کمتر کسی بدون تعصب به ترجمان آموزه‌های دینی در شاهنامه فردوسی اشاره کرده است و پژوهش دامنه‌گستری در حوزه دین‌شناسی در کتاب سترگ شاهنامه فردوسی انجام نشده است؛ اندک پژوهش‌هایی که در این زمینه شده است اما تلاش‌هایی در موسسه‌هایی که به نام فردوسی و شاهنامه در دو دهه در ایران بزرگ راهبری کردیم به ویژه در بخش پژوهشی نهادهای مردمی بنیاد فردوسی و موسسه فردوسی توسی حکایت از آن دارد که دانشنامه شاهنامه فردوسی برگرفته از آیین‌ها، دانش‌ها، هنرها و دین‌های ایرانی در دوره‌های باستانی تا اسلامی است.
نمایش بیشتر

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 + 11 =

دکمه بازگشت به بالا
سوالی برایتان پیش آماده؟ از ما بپرسید...
×
گفتگو را شروع کنید
سلام! برای چت در واتساپ بر روی هر کدام از اکانت های پشتیبانان ما که میخواهید کلیک کنید.
Whatsapp chat Whatsapp chat
شروع مکالمه
بستن