آیینهای شادی و سوگواری تهران پایتخت ایران
به گزارش اختصاصی پایگاه خبری شاهنامه،
اين تهران بزرگ هم برای خودش حكايتهایی دارد كه بسيار جالب است. شهری که از آیینهای شادی تا سوگواری در آن همیشه دیده میشود که برپایه رویدادهای ملی و دینی این آیینها برپا میشود.
آنگونه كه پيداست مردم اين ابرشهر كنونی، علاقه زيادی به زندگی زيرزمينی داشتهاند و بیشتر خانهها چندين متر در زيرزمين واقع بوده است. شايد برای جبران گذشته باشد كه تهرانیهای امروزه دوست دارند در بالاترين نقطه شهر زندگی كنند و شايد روح اسلافشان اين دستور پنهان را به آنها میدهد البته اين زيرزميننشينی دلايل متعددی داشته كه بدون هيچ شکی بايد گفت كه نشان از هوش مردمان ساكن آن زمان تهران دارد.
ياقوت حموی در كتاب معجم البلدان هم به گونهای به اين مساله اشاره میكند و ترس تهرانیها از دشمنان را دليل زيرزميننشينی میداند.
به ظاهر پنهان شدن تهرانیها از چشم دشمنان، خودش يک فن جنگی محسوب میشد، چون محل اختفای آنها به هيچ وجه توسط دشمنان قابل شناسایی نبوده و تمامی دشمنان با صرف چندين روز يا چندين هفته از عمر خود، بدون گرفتن هيچ نتيجهای از همان راه آمده دفع شر میكردهاند.
آن گونه كه پيداست تهرانیها در دادن خسارت و غنيمت به دشمن، هرگز نم پس نمیدادهاند و با استفاده از تكنيک اختفا، معاندان را دست به سر میكردهاند. شيوه خانهسازی مخفی فقط و فقط مخصوص تهرانیها بوده و بیشتر روستاهای اطراف از اين موهبت بینصيب بودهاند.
يكی ديگر از نكتههای جالب توجه در اين باره اين است كه تهرانیها آن زمان هرگز اهل درگيری و خونريزی نبودهاند و تمامی هنرشان در مقابل دشمن، پنهان كردن خود در لايههای زيرزمينی بوده كه البته با كمبود امكانها و افراد آن زمان ستودنی است.
نام تهران بهصورت نسبت تهرانی، نخستين بار در احوال حافظ ابوعبداله محمد فرزند حامد تهرانی رازی از عالمان بنام نيمه نخستين سدهی (۳ هجری) پهنه قصران و متوفی به سال (۲۶۱ يا ۲۷۱ هجری قمری)» درج شده است.
ياقوت حموی در معجمالبدان، تهران را توصيف کرده، مینويسد:
طهران به کسر طاء و سکونها و را و نون در آخر، واژهای است عجمی و ايشان تهران تلفظ کنند؛ چون در زبان ايشان طاء وجود ندارد. اين آبادی از ديههای ری است و بناهای آن در زير زمين بنيان يافته است و هيچکس جزء به اراده مردم به آنجا راه نمیيابد و در بيشتر اوقات ايشان نسبت به سلطان وقت راه خلاف و سرپيچی میپيمايند.
تهران در گذشتههای دور بر خلاف تهران کنونی فرشی بود، سبزفام از باغها و بستانهای نفوذ ناپذیر که آسایشگاه ساکنان غریباش در میان آنها قرار داشت؛
بنابر این تهران بیگذشته نیست. آثاری که در قلب تهران قدیم بر وجود ساکنان نخستین آن در دوران ما قبل تاریخ شهادت دهند به فرض وجود، بر اثر توسعه شهر از میان رفته است. شوربختانه وقتی تصادفی نشانههایی از وجود این آثار پیدا شد به دلیل عدم آگاهی نسبت به اهمیت آنها و نگرانی از کند شدن روند شهرسازی از میان رفت. با وجود این میتوان گفت که زمینهای واقع در میان کوه توچال در شمال تهران و چشمه علی در ری باستان در اعصار ماقبل تاریخ مسکونی بوده است. این سخن به دلایل باستان شناختی و شواهد توپوگرافیکی و اقلیمی متکی است.
کشفهای باستان شناسی انجام شده در چشمه علی، دروس و به ویژه قیطریه، واقع در شمال تهران قدیم، از وجود گروههایی در این منطقه حکایت میکنند. نخستین گروههایی که در قیطریه زندگی میکردند. شبیه کسانی بودند که حدود هشت هزار سال پیش در چشمه علی به سر میبردند. پس از آنها، اقوام دیگری آمدند و همین منطقه و منطقه مجاور را در دروس اشغال کردند. این گروه آریایی بودند و از پایان هزاره دوم پیش از میلاد مسیح به این منطقه کوچ کردند.
بنابراین نخستین گروه، حدود هشت هزار سال پیش، بر تپهای واقع در کنار چشمهای دایمی زندگی میکردند که در دوران اسلام به نام نخستین امام شیعه، چشمه علی نام گرفت. در همین دوران گروه دیگری در طول همین رشته زمینهای قابل کشت که در پای البرز بین کویر و کوه واقع شده، اسکان یافتند. البته، استقرار در شهرری به مراتب بیش از دیگر مکانها و به گونهای پایدار توسعه یافت. زیرا این شهر از موقعیت استراتژیکی خاصی برخوردار است. نحوه قرار گرفتن کوهها و کویر، وجود آب و نیز پهنه گستردهای از زمینهای حاصلخیز موجب پیدایش شهر شدند و سرنوشت آن و سرنوشت فرزند آن؛ یعنی تهران آبی را رقم زدند. با وجود این هنوز نمیدانیم که هسته این شهر چه وقت به وجود آمد و از چه دروانی تهران نام گرفت. در هیچ یک از منابع، دوره پیش از اسلام، ذکری از تهران نشده است.
چنین مینماید که این نام برای نخستین بار در نسبت محمد فرزند خماد ابوعبداله حافظ تهرانی رازی که محدث بوده پدیدار شده است. خطیب بغدادی متوفی به سال ۴۶۳ هجری قمری به این شخص به عنوان نخستین تهرانی مشهور استناد کرده است. تاثیر این نسبت در قرن سوم قمری، میرساند که هسته اولیه شهر حاضر و نام آن دستکم از آغاز دوران اسلامی وجود داشته است. بنابراین، این امکان وجود دارد که هسته اصلی شهر و همچنین نام آن به دوران های بسیار پیش از اسلام برسد؛ به زمانی که بر ما معلوم نیست. اگر محمد حافظ تهرانی رازی نخستین تهرانی شناخته شده است. نخستین محصولی که در گفتوگو درباره پایتخت آتی ایران به آن اشاره شده است آثار یاقوت حموی به سال ۶۱۷ هجری قمری، زکریای قزوینی به سال ۶۷۴ هجری قمری که این آثار مرغوب را آثار تهران دانسته و از آن تعریف کردهاند. قوت به استناد یکی از ساکنان ری که مردی مورد اعتماد بوده تهران را این گونه توصیف نموده است. تهران قریهای در فاصله یک فرسخی ری و متشکل از دوازده محله است که خانههای آن در زیرزمین و در میان باغهای میوه و سبزی کاری محصور و تو در تو ساخته شده است.
“کربوتر” جهانگرد انگلیسی نیز به سال ۱۸۱۸م، مینویسد: «در داخل شهر و به فاصله ۲۰۰ تا ۳۰۰ باردی دروازه قزوین فضای وسیعی وجود دارد که در سطح آن چاههایی به چشم میخورد که به خانههای زیرزمینی منتهی میشود.»
این خانههای مسکونی که در میان مزارع در زمینهای آبیاری شده حفر میشدند. بدون تردید مرطوب بودند و این یکی از دلایل ابتلای مردم تهران به انواع تبها بوده است از طریق نوشتههای کلاوبخو سفیر پادشاه کاستیل و لئون (اسپانیا) در دربار تیمور لنگ میدانیم که در تهران دست کم خانههایی بوده که بخشی از آن در سطح زمین بوده است و اقامتگاهی وجود داشته که وقتی شاه از تهران میگذشته در آن اقامت میکرده است.
شهرسازی خاص تهران که از آرایش باغهای محصور و ترتیب خانههای زیرزمینی یا دهلیزهای متعدد ناشی میشده است، علت اصلی به حصار بودن شهر را در آن زمان به دست میدهد. اگر میبینیم که این قرارگاه انسانی قرنها و تا سال ۹۶۱ هجری قمری که شاه طهماسب نخستین حصار و بازار آن را ساخت. بیبرج و بارو بوده، به این سبب است که نیازی به آن نداشته زیرا تسخیر ناپذیر بوده است. امنیت خانههای زیرزمینی و نفوذ ناپذیر بودن باغهای محصور در دل تهرانیها اطمینانی به وجود میآورد که به آنها امکان میداد اغلب بر ضد حکمرانان سر به شورش بردارند. فرمانروایان هم که کاری از دستشان ساخته نبود با آنها مدارا می کردند و به تفاهم میرسیدند و چون ضمانت اجرایی وجود نداشت تهرانیها از پرداخت هرگونه مالیاتی عملا سرباز میزدند. ساکنان دوازده محله تهران هم بیشتر با یکدیگر منازعه داشتند. پس تعجبی نداشت که هر محله شیخ خود را داشت و حتی اگر شیوخ دوازده محله و حاکم در مورد پرداخت مبلغی به عنوان مالیات به توافق میرسیدند. بازهم تهرانیها با اموالی که خودشان قیمت آنها را تعیین می کردند و همیشه بیش از میزان واقعی بود، مالیات خود را میپرداختند. تغییر تدریجی شیوه خانهسازی و ایجاد خانههایی در روی زمین که به حمایت و مراقبت قدرت حاکم نیاز داشت باعث شد به هنگام حملة مغول سال ۶۱۷ هجری قمری به شهرری و اضمحلال آن طی دوران ایلخانان و تیموریان که با سرکوب قیام ورامین در قرن ششم قمری بود. جمعیت روز افزونی که دارای ذوق و سلیقه بومیان غارنشین نبودند را پذیرا شود. در کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که تهران در دورههای قبل از اسلام از مناطق مذهبی و پیرو آیین زرتشت بوده است. آنان مانند اهالی مازندران، دامغان، قم و کاشان پیش از به قدرت رسیدن صفویان به مذهب شیعه گرویدند که البته قبل از تشیع، مانند اهالی ری بخشی پیرو مذهب شافعی و برخی پیرو مذهب حنفی بودهاند. قدیمیترین آثار اسلامی شهر تهران که به قرن نهم ه.ق، تعلق دارد متعلق به مذهب شیعه است.
در هر حال، میتوان گفت که در سال ۷۴۰ هجری قمری، اهالی تهران همه شیعه مذهب شده بودند و آیینهای شادی و سوگواریشان هم ملی و هم دینی بوده است.