هفته نامه صدای خاک ویژه آغاز سال میلادی با گفتوگوی اختصاصی دبیرکل بنیاد فردوسی
خبرنگار: پوریا جوراسفند
به گزارش اختصاصی پایگاه خبری شاهنامه
چگونگی راهاندازی بنیاد فردوسی و کوشا بودن بدون بودجه دولتی بنیاد فردوسی در گفتوگوی اختصاصی هفته نامه اقتصادی اجتماعی صدای خاک با مهندس یاسر موحدفرد از شنبه ۱۱ دی ماه ۱۴۰۰ با شماره ۴۶ این هفته نامه به پیشخوان میرود.
دبیرکل بنیاد فردوسی برنامههای این بنیاد مردمی را مطرح کرد؛
آقای یاسر موحدفرد در آغاز از فعالیتهای بنیاد فردوسی بفرمایید و اینکه چطور تصمیم به راهاندازی این بنیاد مردمی گرفتید؟
بنیاد فردوسی، یگانه بنیاد غیردولتی ایرانی است؛ بنیاد فردوسی سازمان مردم نهاد کوشایی است که به گونه فعالیتهای داوطلبانه با همکاری هنرمندان و پژوهشگران بنیانگذاری شده است و دارنده ۷ ثبت جهانی در سازمان یونسکو به نام ایران با امضای بنده به عنوان دبیرکل و رییس بنیاد فردوسی و پشتیبان ثبتهای جهانی است.
ایده راهاندازی بنیاد فردوسی، بارها در همایشهای دانشگاهی بیش از دو دهه پیش مطرح شد اما هیچ نهادی مجوز راهاندازی آن را نمیداد؛
در اوج جوانی در ۲۰ سالگی در سال ۱۳۸۰ خورشیدی، انجمن پاسداشت مفاخر ایران را با مجوز رسمی سازمان ملی جوانان و با همکاری دیگر دوستان جوانام در ایران راهاندازی کردیم؛ چون هیچ نهاد علمی و دولتی اجازه همکاری برای راهبری پژوهشی در زمینه مفاخر ایرانی اسلامی را به جوانان نواندیش هم نمیداد؛
در همین زمان با ایران دوستی به نام زندهیاد دکتر محمدحسین توسیوند که پزشک سال آلمان و مقیم این کشور بود و چند ماهی در محله چیذر شمیران هم به پزشکی مشغول بود، آشنایی پیدا کردم؛ نخست برای مداوای بیماریهایی که بیشتر به خاطر فشارهای کاری داشتم، آشنا شدم؛ بنده در کنار فعالیتهای فرهنگی در زمینه علوم اسلامی و علوم قرآنی آموزش رسمی میدیدم و در زمینه قصههای قرآنی و مفاخر عرفانی، ویژه برنامههای گستردهای در فرهنگسراهای تهران برگزار میکردم.
با اندک گفتوگو احساس کردیم، چقدر نزدیکی اندیشهای داریم با آنکه از نظر سنی چند دهه فاصله داشتیم؛ ایشان به من آموخت که به راحتی میتوان بر بیماریها غلبه کرد و با شیوه زندگی ایرانی اسلامی، میتوان بر فشارهای روحی و جسمی هم چیرگی یافت، سپس با توجه به اینکه ایشان همزادگاه فردوسی بزرگ در روستای پاژ استان خراسان بود در گپوگفتهای پر شمار دوستانه به ویژگیهای دانشنامه شاهنامه فردوسی که میتواند پیوند دهنده تمدن ایرانی و اسلامی رسیدیم که تا کنون هیچ پژوهش درخوری در این زمینه نشده است و بارها به فراخوان ایشان آخر هفتهها به مشهد، توس و روستای پاژ، آرامگاه و زادگاه فردوسی سفر میکردیم؛
پیشنهاد راهاندازی فرهنگسرا یا بنیاد فردوسی را نخستین بار به گونه رسمی در فصل بهار ۱۳۸۲ خورشیدی همزمان با نخستین کنگره دانشجویی بزرگداشت فردوسی با نام پاژ به میزبانی دانشگاه خواجه نصیر در تهران به دبیریام در نشریه همایش پاژ مطرح کردیم؛ در آن سال مدیر کانونهای فرهنگی هنری دانشگاه خواجه نصیر هم شده بودم؛ این همایش با اقبال گستردهای روبهرو شد، بسیاری از مدیران ارشد و پژوهشگران نامدار و نمایندگان رسانههای گستردهای با همراهی دانشجویان و دانشگاهیان از آن پشتیبانی کردند.
این همایش بنیان خیزشی نوین در زمینه شاهنامه خوانی را گذاشت و با رایزنیهای فراوان به دنبال مجوز رسمی بنیاد فردوسی بودیم تا سرانجام با دیداری که با سید حسین مرعشی، رییس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در فصل بهار ۱۳۸۴ خورشیدی داشتیم، پیشنهاد رسمی راهاندازی بنیاد فردوسی داده شد اما پیشنهاد دکتر محمدحسین توسیوند به عنوان ایدهپرداز راهاندازی بنیاد فردوسی در همین نشست این بود که راهبری ثبت بنیاد فردوسی از سوی بنده پیگیری شود که با توجه به آشنایی کاریام از ۱۶ سالگی با سید حسین مرعشی، ایشان هم دستور خوبی برای راهاندازی بنیاد فردوسی داد اما با تغییر دولت روند ثبت رسمی تا اسفند ۱۳۸۴ به درازا کشید و چون بیشتر مدیران نوین سازمان وقت میراث فرهنگی و گردشگری از مدیران سازمان وقت فرهنگی هنری شهرداری تهران آمده بودند و بنده از ۱۷ سالگی در آن سازمان هم مشغول فعالیتهای داوطلبانه و حتی مدیریتی شده بودم؛ باز هم توانستم اعتماد مدیران نوین این سازمان را نسبت به راهاندازی بنیاد فردوسی متوجه کنم؛ ارجاع دستور راهاندازی بنیاد فردوسی در دولت پیشین به معاونت فرهنگی سازمان میراث فرهنگی بود، خوشبختانه معاون فرهنگی سازمان وقت میراث فرهنگی هم سید علیرضا سجادپور شد که پیشتر رییس فرهنگسرای هنر (ارسباران) بود که بنده چند سالی مدیر مذهبی آن فرهنگسرا هم شده بودم و با ایشان همکاری فراوانی داشتم از جمله به گفتوگوی دینهای الهی، پژوهشهای هنری و نشستهای مفاخر پژوهی در آن فرهنگسرا و دیگر فرهنگسراهای تهران مشغول بودم.
به همین روی از مدیران سازمان میراث فرهنگی خواستم تا پروانه فعالیت سازمانهای مردم نهاد میراثی را از دولت بگیرند، همزمان به دعوت سازمان میراث فرهنگی در همایش جهانی صنایع دستی و گردشگری سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) وابسته به سازمان ملل متحد به میزبانی ایران به عنوان مدیر هماهنگی مشغول به کار پاره وقت شدم که باعث شد با همه ردههای سازمانی ارتباط نزدیکی داشته باشم، پس از برگزاری این همایش جهانی که بسیار موفقیتآمیز بود به ویژه آنکه ۳۰ مقاله گردشگری و صنایع دستی را در روزنامهها و نشریههای معتبر داخلی بازنشر دادم، چندی پس از این همايش بود که سازمان صنایع دستی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری پیوست که در تدوین اساسنامه این سازمان نوین هم بسیار کوشا بودم و ۶ صفحه ایراد شکلی، محتوایی و حقوقی و سپس ویرایش این اساسنامه از جمله دستاوردهای شخصیام در دوران کارشناسیام در سازمان میراث فرهنگی بوده است.
پس از آغاز به کار و آماده سازی این همایش جهانی در ۲۷ اسفند ۱۳۸۴ در آخرین روز کاری آن سال خورشیدی توانستم، فرآیند ثبت ملی بنیاد فردوسی را با مجوز رسمی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به فرجام برسانم و پس از آن در سال ۱۳۸۵ یگانه آرم و نشان چهره ایران را با طراحی محسن سلیمانی به عنوان برند بنیاد فردوسی هم با مجوز سازمان میراث فرهنگی به ثبت ملی رساندم و از آغاز تا کنون دبیرکل و رییس بنیادفردوسی در ثبت رسمی شدهام؛
اگرچه زندهیاد دکتر محمدحسین توسیوند هم به عنوان رییس امنای بنیاد فردوسی که گروه مشاورانمان بودند در نظر گرفته بودیم اما در فرآیند ثبت رسمی ملی، امنای بنیاد فردوسی هیچ گاه حضور نداشتهاند.
تنها با یک سال فعالیت بنیاد فردوسی به خواست کارشناسان و مدیران دولتی سازمان میراث فرهنگی و دبیران سازمانهای مردمنهاد میراثی به عنوان ناظر سازمانهای مردم نهاد سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مشغول به کار شدم و در کوتاه زمانی دبیر شورای هماهنگی فرهنگی این سازمان کشوری شدم و ارتباطهای خوبی برای ثبتهای جهانی و رویدادهای فرهنگی، هنری و علمی با سازمان جهانی یونسکو به نمایندگی از ایران داشتم.
آیا بودجه بنیاد فردوسی از دولت تامین میشود و آیا نهادهای مردمی و پایگاههای اینترنتی پرشماری که دارید هم بودجهای دولتی تا کنون گرفته است؟
یک دهه پس از راهاندازی بنیاد فردوسی، موسسههای فرهنگی، هنری، آموزشی، پژوهشی و نیکوکاری و پایگاههای اینترنتی پرشماری را در ایران راهاندازی و راهبری کردهایم که هیچ گاه بودجه دولتی و غیردولتی ویا کمک مالی حتی از بخش خصوصی هم دریافت نکرده و هیچ گاه سرمایهگذار و پشتیبان مالی هم نداشتهایم، اگرچه در زمانهای کوتاهی برای برپایی ویژه برنامهها کمکهایی به عنوان در اختیار گرفتن مکان برگزاری، سپاسنامه یا هدیههای کوچک ویا پوشش رسانهای به گونه موقت در اختیار گرفتهایم که پس از برگزاری ویژه برنامهها آن مکان همایشی و نمایشگاهی را تحویل دادهایم، پس هیچ گاه دفتر کاری یا ساختمانی به گونه دایمی از سوی دولتها ویا حتی از شهرداریها در اختیار نداشتهایم.
با آنکه پس از مجوز رسمی بنیاد فردوسی، توانستم بارها مدیر دولتی هم بشوم و حتی در دولت پیشین بر پایه همین روش اداره بنیاد فردوسی با بهرهگیری از توان فعالیتهای داوطلبانه، دبیر ستاد ترویج فرهنگ پهلوانی کشور شدم که با همکاری ۴۴ نهاد و وزارتخانه و با مجوز شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی کشور راهبری میشد اما هیچ گاه از اعتبار دولتی برای اداره بنیاد فردوسی بهره نگرفتهام؛
در زمان حضور ام در سازمان وقت میراث فرهنگی که هم اکنون به وزارت ارتقا پیدا کرده، پس از کار اداری که در آن دوره از ساعت ۸ تا ۱۶ بود و به طور دقیق پس از این ساعت اداری طولانی از ساعت ۱۶ تا ۲۰ هم در دانشگاه جامع علمی کاربردی به آموزش نرم افزار کامپیوتر میپرداختم که بعدها در دانشگاه آزاد اسلامی آن را ادامه دادم و در کارشناسی مهندسی ام دانشجوی ممتاز علمی در شهر گنبدکاووس شدم و بدون کنکور و با سهمیه ممتازی کارشناسی ارشد مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه آزاد اسلامی قزوین که در ربوکاپ و فناوری اطلاعات هر ساله مقام نخست جهانی را دریافت میکردم با پایان نامهای در زمینه فناوری اطلاعات و زبان فارسی دانش آموخته شدم؛
در کنار آموزش دانشگاهی و کارهای اجرایی اما تا نیمههای هر شب با همکاری دیگر دوستانام فعالیتهای داوطلبانه بنياد فردوسی را انجام میدادیم و حتی در پنج شنبهها و جمعهها و روزهای تعطیل گاهشمار رسمی ملی که دیگر در سازمان میراث فرهنگی ویا نهادهای دیگر از جمله فدراسیونهای ورزشی ملی و جهانی ویا شوراهای مرکزی انجمنهای صنفی میراثی، فرهنگی و هنری که بیشتر به گونه داوطلبانه ویا پاره وقت کار میکردم، مشغول به کار نبودم هم، ویژه برنامههای گوناگون پرباری در سراسر ایران و برخی کشورهای جهان برگزار میکردیم، بدون آنکه بودجهای از نهادی دولتی بگیریم ویا از ماموریتهای دولتی برای سفرهای استانیام بهره بگیرم البته بارها با مجلس شورای اسلامی هم برای دریافت بودجه رایزنی کردهام و بارها بودجه کمکی برای بنیاد فردوسی در مجلس و سازمان برنامه و بودجه مصوب شد اما هیچ گاه هیچ بودجهای به بنیاد فردوسی داده نشده است و بنیاد فردوسی و دیگر موسسههای فرهنگی و پایگاههای اینترنتی، تنها با هزینههای شخصیام و با همکاری داوطلبانه اهالی فرهنگ، هنر و رسانه اداره شده است، این نبود بودجه تا جایی پیش رفت که مجبور شدم در دولت پیشین تنها سرمایه شخصیام که خانهای در شهر ری بود هم بفروشم تا با هزینه آن بتوانم دفتر مرکزی بنیاد فردوسی و موسسههای دیگر که توانستهام راهاندازی کنم را راهبری کنم و دفتری در میانه شهر تهران فراهم کنم؛
همان گونه که گفته شد، پس از یک دهه که از راهاندازی بنیاد فردوسی گذشت، نهادهای مردمی دیگری هم توانستیم راهاندازی کنیم؛
نخست موسسه فردوسی توسی که یک موسسه غیردولتی چندمنظوره فرهنگی هنری ملی است که مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارد و هم اکنون دارنده یگانه دورههای مجازی دانشگاهی هنرهای شاهنامهای در ایران و جهان با همکاری دانشگاه پیام نور است که از سال ۱۳۹۴ آن را راهاندازی کردیم و مدیرمسوول، مدیرعامل و رییس هیات مدیره موسسه فردوسی توسی هم هستم.
دو دیگر، پایگاه خبری شاهنامه، یگانه نهاد خبری شاهنامهای و هنرهای ایرانی و پایگاه خبری هنرمندان و ادیبان ایرانی و دوستداران ميراث فرهنگی و گردشگری است که مدیرمسوول این پایگاه خبری هم هستم که عکاسان و خبرنگاران کوشایی دارد و توانسته به گونه داوطلبانه، گزارشهای تصویری و خبرهای اختصاصی فراوانی را از آن خود کند که برای درج گزارشها هم تا کنون هیچ گاه هزینهای از هیچ نهاد و شخصی دریافت نکرده و حتی یک تبلیغ هم از بخشهای دولتی ویا خصوصی دریافت نکرده است و شاید تنها رسانه مستقلی باشد که بدون تبلیغ و بودجه و به گونه داوطلبانه چند سالی است همه رویدادهای مهم فرهنگی، هنری و ادبی ملی را پوشش میدهد؛ پایگاه خبری شاهنامه هم از سال ۱۳۹۷ با مجوز رسمی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی راهاندازی شده است و همزمان در همان سال مجوز نشر بنیاد فردوسی هم از معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیرمسوولیام، دریافت کردهایم اما به خاطر نداشتن بودجه لازم هنوز این نشر نتوانسته به درستی فعال شود و تنها همکاریهایی در گسترش فرهنگ کتابخوانی دارد و در تدوین کتابهای پژوهشگران بنیاد فردوسی همکاری داشته که از سوی دیگر ناشران هم کتابهایی با همکاریاش به چاپ رسیده است.
سه دیگر، انجمن هنرهای سنتی و صنایع دستی پارس را هم از وزارت کشور، مجوز رسمی گرفتهایم که رییس هیات مدیره این انجمن مردمی هم بر عهده گرفتهام.
چهار دیگر، هیات مذهبی فراگیر پهلوان خندق ویژه ورزشکاران، پهلوانان، هنرمندان و جوانان را هم راهاندازی کردیم که رییس این هیات فراگیر هم هستم که همه مناسبتهای مذهبی زورخانههای ایران را راهبری میکرد.
پنج دیگر، خیریه مهرآفرین سپاس با مجوز وزارت بهداشت ویژه گسترش شیوه زندگی ایرانی اسلامی را هم راهاندازی کردیم که مدیرعامل این خیریه هم هستم.
این در حالی است که بنده و همه همکارانام در این موسسهها و انجمنهای صنفی دیگر ویا فدراسیونهای گوناگون ملی و جهانی که هنوز هم مشغول فعالیت هستیم، هیچ دستمزدی برای راهبری این مجموعهها دریافت نمیکنیم.
به تازگی در سال ۱۴۰۰ دو سایت اینترنتی دیگر با نام پایگاه توس پدیا ویژه بازشناسی دورههای آموزشی مجازی دانشگاهی هنرهای شاهنامهای به مدیریت و مدرسیام، فعال شده است و دو دیگر، پایگاه آیین شهریاری است که برای بازنمایی شیوههای کشورداری ایرانی به گونه جهانی راهاندازی شده است؛
به زودی هم پایگاه اینترنتی سپاس و شبکه تصویری باشگاه سپاس در آپارات و یوتیوب برای باز نشر دادن نماهنگها و فیلمهای مرتبط با فرهنگ، هنر، تاریخ و تمدن ایران راهاندازی خواهد شد.