راهاندازی ستاد گاهشمار ملی ایرانی اسلامی بر پایه آیین شهریاری
راهاندازی ستاد گاهشمار ملی ایرانی اسلامی بر پایه آیین شهریاری
تیتر نخست پایگاه خبری ایرانگرد
۲۳ دی ماه ۱۴۰۰
مهندس یاسر موحدفرد، پیشنهاد دهنده و پشتیبان هفت ثبت جهانی یونسکو به نام ایران و دبیرکل بنیاد فردوسی، مدیرعامل موسسه فردوسی توسی، مدیرمسئول پایگاه خبری شاهنامه، مدیر پایگاه آیین شهریاری، دبیر پیشین شورای فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و دبیر پیشین ستاد ترویج فرهنگ پهلوانی کشور با آخرین دستاوردهای مجموعههای سازمانهای مردمنهاد فرهنگی خود با دو دهه پیشینه، پیشنهاد راهاندازی ستاد گاهشمار ملی ایرانی اسلامی بر پایه آیین شهریاری را به تازگی ارائه کرده است که در ادامه بخشی از این طرح ملی را با یادداشتی از یاسر موحدفرد بازخوانی میکنیم.
شما هم میتوانید برای بررسی ارزشهای ایران باستان با ایرانگرد همراه باشید.
آیین شهریاری ایرانی در گرانیگاه جهانی
ایران که به گرانیگاه جهان مشهور شده است دارای پیشینه فرهنگی و تمدنی چندین هزار ساله است؛ ایرانیان که با آیین شهریاری تلاش داشتهاند، جهانیان را راهبری و فرمانروایی نمایند و گستره جهان با تمدن ۱۰ هزار ساله را با ارجمندی اندیشمندان و دینداران و هنرمندان با نگارش و پژوهش و دین و دانش و دادگری، فرمانروایی نمایند؛ هماره آغاز هر ماه و هر هفته را با نام نامی پروردگار جهانیان آغاز میکردند و فرمانروایان دادگر ایرانی بر پایه دستورهای الهی آغاز هر هفته را به دادگری و دادگستری اختصاص میدادند و در پایان داوریهای هفتگی و ستاندن حق ستمدیدگان از ستمکاران به جشن آغاز هفته در روز شنبه میپرداختند؛
همچنان در هر ماه نیز به بهانه برابری نام ماه با نام روز همنام خود، دادگری ماهانه انجام میشده و پس از دادگستری ماهانه، جشنهای ماهانه برگزار میشده است؛
رویدادهای گاهشمار ملی ایرانی
رویدادهای گوناگونی در گاهشمار ایرانی بر پایه باورها و اندیشههای الهی در دستور کار قرار داده میشده است.
نخست، برترین و دقیقترین گاهشمار نجومی جهان از سوی ایران آمادهسازی شده است که دارای ۱۲ ماه ۳۰ روزه بوده که ۵ روز در پایان سال به این تقویم و گاهشمار با نام پنجه نیاکان بدان افزوده میشده که یاد درگذشتگان همان سال و سالیان پیشین گرامی داشته میشده تا جشن نوروز که سرآغاز بهار بوده است و سر سال نو بدان گفته میشده و از همین روی نوروز آغاز سال ایرانیان بر پایه آغاز رویش طبیعت و نعمت و رزق و روزی خداوندی بوده است. فرمانروایان ایرانیان در آغاز سال به گونه همگانی (عمومی) و خودویژه (خصوصی) تا ۱۳ فروردین ماه اجازه میدادند تا همه مردمان از قشرها و طبقههای اجتماعی که دستکم در آغاز به ۸ طبقه اجتماعی دسته بندی شده بودند با فرمانروایان در پردیسها و باغهای بزرگ در جای جای ایران بزرگ دیدار کنند و داد خود را از بیدادگران بستانند و چون هر روز ماه در گاهشمار باستانی یک نامواره ویژه داشته است، اگر نام روز با نام ماه برابر میشده، آیین ملی ماهانه ویا جشنهای ملی ماهانه گرفته میشده و برای آسایش و آرامش همه مردمان بار همگانی داده میشده تا با بهرهگیری از هنرهای ایرانی از جمله هنر موسیقی و هنر شاهنامه خوانی در پردیسهای ایرانی در کنار هم جشنهای ایرانی را برگزار نمایند؛
همچنین در آغاز فصلها نیز این آیینها برای یادآوری آموزههای اخلاقی و روایتگری سلحشوریهای ایرانی و عاشقانههای ملی با بهرهگیری از هنر نقالی و شاهنامهخوانی و آیین پهلوانی و مرشدی زورخانهای انجام میگرفته است.
مشهورترین جشنهای ایرانی، سرآغاز گاهشمارهای جهانی:
در گاهشمار ایرانی، روز نخست هر ماه با نام نامی پروردگار جهان هورمزد (هرمز) و یا اورمزد (اهورا مزدا) نامگذاری میشده و سرآغاز دو آیین و جشن بزرگ نوروز و چله برابر با فرارسیدن روز مزدا (نام آفریدگار) در آغاز بهار و زمستان بوده است.
جشن آیینی نوروز با نام جشن رویش بزرگ، سرآغاز همه گاهشمارهای جهانی در شرق جهان شده و جشن آیینی چله و یا جشن یلدا با نام جشن زایش بزرگ، سرآغاز همه گاهشمارهای جهانی در غرب جهان شده است؛ از همین روی جشن نوروز در کشورهای آسیایی، آغازین سال مشرقیان و جشن چله در کشورهای اروپایی آغازین سال مغربیان شمرده شده و همه نژادهای آسیایی و اروپایی که از قومهای آریایی با ریشههای مشترک زبانی و آیینی دانسته شدهاند بر همین مدار در همه سال آیینها و رویدادهای مشترکی داشتهاند.
آغاز سال ایرانی بر پایه نوروزگان به همه کشورهای آسیایی برده شده اما با توجه به گرایش کشورهای غربی ایران بزرگ به آیین مهر و میترا، میلاد مهر و میترا که در پایان بلندترین شب سال و چیرگی روشنایی بر تاریکی بوده است که آن را با میلاد مسیح و منجی برابر دانستهاند و آیینهای ایرانی مهری جشن یلدا، ریشه جشن کریسمس مسیحی شده است؛ پوشاک قرمزگون میترا و آذینبندی سرو ایرانی و پذیرایی با میوههای سرخگون و پذیرایی خوراک خشکبار به فرهنگ کشورهای غربی ایران رفته و آذین بندی کاج غربی به جای سرو ایرانی، نشانی دیگر از گسترش اسطورههای ایرانی در دنیای کنونی است. اسطورههای ایرانی که بیمکان و بیزمان هستند به همین روی به میراثی جهانی تبدیل شدهاند و همه کشورهای کنونی خواستار ثبت جهانی آیینهای ایرانی به نام خود نیز هستند که سازمان جهانی یونسکو به ناگزیر به این ثبتها تن در میدهد.
شب چله در شاهنامه هم بارها مورد توجه قرار گرفته، آنجا که فرمانروایی میخواهد افول کند و جای خود را به فرمانروایی برتر و جوانتر واسپاری کند؛ بزرگترین رویداد شب چله با پایان فرمانروایی هزار ساله تاریکی ضحاک ماردوش با قیام ایرانیان ستمدیده با درفش کاویانی کاوه آهنگر نمایان شده است.
پاسداشت آیینهای باستانی ایرانی:
پاسداری آیینهای ایرانی یک ضرورت جهانی است. چه آنکه آیین شهریاری ایرانی راهبری ۱۰ هزار ساله جهانی را هدفگذاری کرده است و آموزههای اخلاقی و حکمی دینی ایرانی در همه این آیینها دیده میشود و در همه آیینهای مذهبی بودیسم و هندوییسم از چین و هند گرفته تا دینهای توحیدی مهری، زرتشتی، یهودی، مسیحی و اسلامی در خاورمیانه و کشورهای اروپایی و آفریقایی و بعدها در کشورهای دور دست آمریکایی و اقیانوسیه را نیز در بر گرفته است…
زنده ساختن آیینهای ایرانی در دوران کنونی:
با ثبت آیینهای ملی ایرانی در گاهشمار رسمی ایران، میتوان فرهنگ دینی ایرانی را با فرهنگ مذهبی اسلامی پیوند داد و در گسترش خردورزی و خداشناسی و دانشاندوزی و دادگستری به مدیران و مردمان قشرهای گوناگون ایران در جای جای جهان یاری رساند تا بتوانند بهتر در زندگی کنونی خودشان پیروز و سرفراز با نیکبختی و خوشبختی در کنار دیگر مردم جهان زندگی کنند و با افتخار دستاوردهای تاریخی تمدنی ایرانی اسلامی را در سراسر ایران و جهان بازنشر دهند.
به همین روی ضروری است تا با راهاندازی ستاد رویدادهای فرهنگی ایرانی اسلامی، اقدام به برپایی آیینهای گاهشمار باستانی ایرانی و پیوند آن با رویدادهای اسلامی را در دستور کار نهادها قرار دهیم.
زنده ساختن نام روزهای هفتههای ایرانی با توجه به گاهشمار ایرانی
بیگمان فرهنگ و هنر و خرد ایرانی برپایه خداباوری و دین مداری و دانشاندوزی و مهرورزی استوار شده است که بر همین پایه روزهای هفته ایرانی که در گاهشمار میلادی از آن بهره گرفته شده میبایست دوباره زنده شود و در گاهشمار رسمی ایران نامگذاری شود تا همگان به گونه رسمی بتوانند از آن بهره گیرند.
روزهای هفته ایرانی که با نام نامی پروردگار و با نشانه اصلی خداوندی، نور و شید و روشنایی برساخته شده و در کنار آن نمادهای آفریننده در جهان هستی همچون ستاره خورشید نماد روشنایی و دیگر سیارههای کهکشان راه شیری و یا بل نام پروردگار هستی شکل گرفته است و هم اکنون در گاهشمار میلادی کاربرد فراوان دارد، باید دوباره در گاهشمار ملی ایرانی نیز بهره گرفته شود.
روزهای هفته در آیین مهر ایرانی:
۱- کیوانشید (شنبه)
۲- مهرشید (یکشنبه)
۳- مهشید (دوشنبه)
۴- بهرامشید (سهشنبه)
۵- تیرشید (چهارشنبه)
۶- اورمزدشید (پنجشنبه)
۷- آناهیدشید (آدینه)
زنده ساختن نامهای روزهای ماههای سال در گاهشمار ملی ایرانی:
نامهای روزهای هر ماه ۳۰ روزه خورشیدی در ۳ دوره زبانی اوستایی کهن و پارسی پهلوی و فارسی کنونی دسته بندی شده است؛
همگی نامهای روزهای ماههای سال خورشیدی در دوران باستانی، نشان از دین باوری و خداشناسی و هستی شناسی ایرانیان در جای جای جهان داشته و دارد که شایسته است گاهشمار باستانی با تقویم کنونی ملی ایرانی تلفیق شود و آیینهای هفتگی و جشنهای ماهانه ایرانی در گاهشمار ملی ایران احیاء شود.
جالب توجه آنکه هنوز نام ماههای ایرانی باستانی با اندکی تفاوت در گاهشمار ملی کنونی مورد بهرهبرداری قرار گرفته شده است.
اگرچه نام یکی از ماههای ایرانی وارونه شده که میبایست به نام پیشین خود بازگردد.
ماهی که از آن با نام مرداد یاد میشود به معنی مرگ بوده که اثر وضعی خود را هم میتواند بر روان ایرانیان بر جای بگذارد! در حالی که نام پیشین و راستین آن ماه اَمرداد به معنی زندگی بوده است که باید به درستی از این نامواره زیبا بهره گرفت.
روزهای ماههای سی روزه ایرانی در گاهشمار باستانی
(به زبان اوستایی / به زبان پارسی / به زبان فارسی کنونی):
۱- اهورامزداه = هرمزد = نام پروردگار؛
(جشن نوروزگان در آغاز هر سال / آغاز هفته نخست هر ماه)
۲- وُهومَنَه = بهمن = منش نیک؛
(جشن بهمنگان در ماه بهمن)
۳- آشهوَهیشتَه = اردیبهشت = بهترین راستی؛
(جشن اردیبهشتگان در ماه اردیبهشت)
۴- خششرهَوَئیریَه = شهریور = شهریاری والا؛
(جشن شهریورگان در ماه شهریور)
۵- سپنتا آرمیتی = سپندارمذ = اسپند (اسفند)، فروتنی، عشق و گسترش؛
(جشن اسپندگان یا اسپندارمذگان در ماه اسفند)
۶- هَئوروَتات = خرداد = کمال ایزدی؛
(جشن خردادگان در ماه خرداد)
۷- اَمرتات = اَمرداد = بیمرگی و نامیرایی؛
(جشن اَمردادگان در ماه اَمرداد)
[این ماه شوربختانه به اشتباه مُرداد ماه خوانده میشود که دقیقا متضاد معنی پیشین آن است که باید با نام راستین و پیشین، اَمرداد ماه در گاهشمار رسمی ملی ایران اصلاح شود.]
۸- آفریدگار = دی به آذر = آفریدگار؛
(جشن دیگان نخست در ماه دی / آغاز هفته دوم هر ماه)
۹- آتَر = آذر = آتش؛
از چهار چیز سازنده و جزو عنصرهای چهارگانه پیدایش جهان
(جشن آذرگان در ماه آذر)
۱۰- آپُوُ = آبان = آب؛
از چهار چیز سازنده و جزو عنصرهای چهارگانه پیدایش جهان؛
(جشن آبانگان در ماه آبان)
۱۱- خَورخشِیُتَه = خور = آفتاب و ستاره خورشید؛
۱۲- ماه = ماه = ماه؛
۱۳- تیشنریه = تیر = سیاره تیر و ایزد باران؛
(جشن تیرگان در ماه تیر)
۱۴- گو = ایزد گوش = جهان، هستی و زندگی؛
۱۵- آفریدگار = دی به مهر = آفریدگار؛
(جشن دیگان دوم در ماه دی / آغاز هفته سوم هر ماه)
۱۶- میثره = مهر = نگهداشتن پیمان الهه ورهمهر؛
(جشن مهرگان در ماه مهر)
۱۷- سرَوشَه = سروش = وخش ایزدی؛
(الهام و وحی الهی)
۱۸- رشنو = رَشن = دادگری؛
۱۹- فروَشیها = فروردین = فروهر و روان رفتگان؛
۲۰- وِرثرغَنَه = بهرام = سیاره بهرام و پیروزی؛
۲۱- رامَن = رام = رامش و آشتی (صلح)؛
۲۲- واتَه = باد = باد؛
از چهار چیز سازنده و جزو عنصرهای چهارگانه پیدایش جهان؛
۲۳- آفریدگار = دی به دین = آفریدگار؛
(جشن دیگان سوم در ماه دی / آغاز هفته چهارم هر ماه)
۲۴- دینا = دین = وجدان بینش درونی؛
۲۵- اَشی = اَرد = خوشبختی و دارایی؛
۲۶- اَرشتات = اشتاد = راستی؛
۲۷- اَسمَن = آسمان = آسمان؛
۲۸- زَم = زامیاد = زمین؛
۲۹- مَنثره سپنته = مهراسپند = گفتار نیک؛
۳۰- اَنغَرا رَرُچاه = اَنیران (اَنارام) = روشنایی بیپایان؛
نظر شما در مورد گاهشمار ایرانی فعلی چیست؟
شما هم میتوانید با توجه به گاهشمار کنونی و گاهشمار ایران باستان نظرات ارزشمند خود را برای ما ارسال کنید.