تیتر نخست خبرگزاری ایرانگرد
۲ بهمن ماه ۱۴۰۰
گمانهزنی زادروز حکیم فردوسی توسی درست نبوده است!
یادداشت: یاسر موحدفرد
در یکم بهمن ماه که چند سالی بهانهای برای یادبود حکیم فردوسی توسی شده و در فاصله دو ماه مانده به سالروز پایان سرایش شاهنامه فردوسی به عنوان پیشنهاد دهنده ثبت جهانی هزاره پایان سرایش شاهنامه فردوسی در فهرست رویدادهای فرهنگی، هنری و علمی سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو)، ۱۰۱۲ امین سالگرد پایان سرایش میراث مکتوب جهانی شاهنامه فردوسی ۲۵ اسفند ۱۴۰۰ برابر با ۱۵ مارچ ۲۰۲۲ را بر همه ایراندوستان فرخنده باد، میگویم.
در این بخش از مقالات ایرانگرد، یادداشت مهندس یاسر موحدفرد، دبیرکل بنیاد فردوسی، مدیرعامل موسسه فردوسی توسی و پیشنهاد دهنده ثبت جهانی هزاره پایان سرایش شاهنامه فردوسی در یونسکو به نام ایران را بخوانید و نظرات خود را در مورد آن برایمان بنویسید.
بخش نخست- تاریخنگاری پایان سرایش شاهنامه حکیم فردوسی توسی
سفارش سرایش دانشنامه شاهنامه از سوی فردوسی با یاری فرمانروایان توس – تابران از سوی برخی نویسندگان بدون پژوهش به سلطان محمود غزنوی نسبت داده میشد.
با وجودی که در هنگام سرایش نخستین داستان شاهنامه که سرآغاز داستان بیژن و منیژه بوده است و همسر خردورز فردوسی در دوران بارداری دخترشان بوده است، محمود غزنوی خردسالی بیش نبوده است!
مفاخر بزرگ ایران به تاریخنگاری دانشنامه و میراث مکتوب خود بیشتر توجه داشتهاند تا بدین روش آن اثر از دستبرد دیگران در امان بماند و به همین منظور توجهی به نگارش زادروز خود نداشتهاند؛
دلیل این مهم آن است که اثرهای خود را از هر گونه دستبرد فرهنگی پاس میداشتند و از به نام خود کردن میراث مکتوب به نام دیگران در جایها و زمانهای دیگر جلوگیری میشده است.
در زمینه نگارش شاهنامه فردوسی هم حکیم توس در دو بیت پایانی کتاب سترگ خود تاریخنگاری دقیقی با بهرهگیری از فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی داشته است؛ چه آنکه هم از گاهشمار باستانی و هم از گاهشمار اسلامی بهره گرفته است.
حکیم فردوسی توسی در دو بیت پایانی شاهنامه سروده است:
سرآمد کنون قصه یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
که پیوستم این نامه نامدار
بر پایه نگره دکتر فریدون جنیدی، حکیم فردوسی توسی پایان داستانهای راستان شاهنامه را داستان پیروزی مسلمانان بر یزدگرد ساسانی برگزیده است؛ سپس با بهرهگیری از گاهشمار باستانی که ماههای دوازدهگانه شامل ٣۰ روز داشته و هر روز در این ۱۲ ماه، نامی اختصاصی هم داشته است؛
بدین روی فردوسی، پایان سرایش شاهنامه را در روز ارد (٢۵ ام) از ماه سپندارمذ (اسفندماه) مینگارد، پس از آن استاد سخن از گاهشمار اسلامی بهره برده تا پایبندی خود را به تمدن ایرانی اسلامی نشان دهد؛
اگر ۵ را در ۸۰ ضرب کنیم، ۴۰۰ سال، پس از هجرت پیامبر ارجمند اسلام را نشان میدهد؛ پایان سرایش شاهنامه فردوسی سال ۴۰۰ هجری مهی (هجری قمری) است که برابری آن سال ٣٨٨ هجری خورشیدی خواهد بود.
فردوسی به پیوستن (سرودن) نامورنامه که شاید دانشنامهای باشد که در نزد ایرانیان به گونه نوشتاری ویا شفاهی، نسل به نسل به یادگار مانده بود، اشاره میکند.
بنیاد فردوسی افتخار دارد، سالروز هزاره شاهنامه فردوسی را به گاهشمار خورشیدی در ٢۵ اسفند ۱٣٨٨ به نام ایران در یونسکو به ثبت جهانی برساند که در فهرست رویدادهای فرهنگی، هنری و علمی سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) در سالهای ٢۰۱۱ – ٢۰۱۰ به گونه جهانی به ثبت رسمی رسانده و آن را ماندگار کرده است.
بخش دوم- تاریخنگاری زادروز فردوسی
بر پایه پژوهشی درباره سالشمار زندگانی فردوسی در شاهنامه از سوی علیرضا شاپورشهبازی با توجه به نگره «پروفسور ژول مول» در زمینه «کنون عمر نزديک هشتاد شد» این بیت را به آخرين سالهای زندگانی فردوسی مربوط میدانند که با کم کردن از تاريخ سالمرگ وی در حدود سال ۴۱۱ هجری قمری، تاريخی در حدود سال ۳۳۰ هجری را برای زادروز فردوسی اثبات میکند.
فردوسی به هنگام سخن از دوره ساسانيان ٣ بار از ۶٣ سالگی خود ياد میکند؛
نخست- در آغاز پادشاهی بهرام دوم میسراید:
«می لعل پيشآور ای روزبه که شد سال گوينده بر شصتوسه»
دوم- در آغاز داستان شاپور دوم (۸۰۰ بيت پس از بيت یادشده)، سروده است:
«چو آدينه هرمزدِ بهمن بُود
بر اين کار فرخ نشيمن بود
می لعل پيشآور ای هاشمی
ز خُمی که هرگز نگيرد کمی
چو شصتوسه شد سال و شد گوش کر
ز بیشی چرا جويم آيين و فر»
سوم- در آغاز داستان یزدگرد اول میسراید:
«اَيا شصتوسه ساله مرد کُهُن
تو از باده تا چند رانی سُخُن»
اين ٣ مورد در يک بخش از شاهنامه حکیم فردوسی توسی آمدهاند و نزدیک بودن این بیتها به هم نتیجه میدهد که اين بخش در يک سال مشخص، يعنی ۶٣ سالگی حکیم توس، سروده شده است.
بدین روی قطعه دوم، تاريخی بسيار مهم را مشخص میکند، «هرمزد ِ بهمن» يعنی نخستين روز از يازدهمين ماه سال، تنها در سال ۳۷۱ يزدگردی به روز آدینه (جمعه) برابر شده است، يعنی روز آدینه ۱۴ ژانويه ۱۰۰۳ ميلادی!
چون اين سال با ۶٣ سالگی فردوسی برابر بوده است؛ با کم کردن ۶۳ سال از سال ۳۷۱ هجری، میتوان گفت فردوسی در سال ۳۰۸ یزدگردی (۳۰۸= ۶۳ – ۳۷۱) برابر با ۹۳۹ ميلادی و ۳۲۹ هجری قمری زاده شده است!
اینک تاريخ تقریبی زادروز فردوسی را از روی سروده حکیم توس، میتوان به دست آورد.
در بيت «می لعل پيشآور ای روزبه که شد سال گوينده بر شصتوسه»
واژه «که شد» اشاره به رسيدن زمان زادروز فردوسی دارد (اگر چه خود آن زمان به دقت ذکر نشده است) اما اندکی پيش از اين مورد، فردوسی به خود میگويد از کار دست بکش و به نوشیدن شربت رویآور که جشنی بزرگ پيش آمده است:
«شب اورمَزد آمد از ماه دی
ز گفتن بياسای و بردار می»
اين بيت ۷۷ خط پيش از شعر «که شد سال گوينده بر شصتوسه» آمده است. اکنون متوجه میشويم که فردوسی به «شب اورمزد دی»، يعنی روز «۳۰ آذر» اشاره دارد؛ چون اصطلاح «شبِ» يک روزِ مشخص در زبان فارسی به معنی روز پيش از آن است، چنانکه در مکالمه امروزین هم «شبِ جمعه» به معنی پنجشنبه شب است.
بنابر این فردوسی در هنگام سرودن این بیت در حدود سال ۳۷۱ يزدگردی برابر با سهشنبه ۱۵ دسامبر ۹۳۹ ميلادی میزیسته است و در آدینه (جمعه) یکم بهمنماه همان سال، برابر با ۱۴ ژانويه ۱۰۰۳ ميلادی، دستکم ٨۰۰ بيتی از شاهنامه را در همان یک سال سروده بوده است، يعنی هر روزی ۲۷ بيت به طور متوسط در آن سال میسروده است.
چون بيت «که شد سال گوينده بر شصتوسه» که خبر از رسيدن تاريخ زادروز فردوسی دارد ۷۷ سطر پس از بيت «شب اورمزد آمد و ماه دی» که مقصود آدینه (جمعه) ۱۴ ژانويه ۱۰۰۳ باشد، سروده شده است؛ پس میان آن سرایش میبایست، دو سه روز فاصله بیاندازيم؛
بدین روی، تاريخ جشن شصت و سومين زادروز فردوسی در آدینه ٣ دیماه سال ۳۷۱ يزدگردی، برابر ۱۸ دسامبر ۱۰۰۲ میلادی را هم به راحتی میتوان به دست آوريم!
اکنون بايد توجه داشت که حکیم فردوسی توسی اگرچه گاهی در شعرهای خود از گاهشمار هجری قمری برای بیان سال بهره گرفته اما برای بیان ماه و روز را هم بر شيوه گاهشماری باستانی (يزدگردی) بهره میگرفته است.
بنابر این به هنگام سخن از «که شد سال گوينده بر شصتوسه»، همچنان که از ۷۷ بیت پس از آن برمیآید (شب اورمزد آمد و ماه دی) و يا ٨۰۰ بيتی، پس از اين بیت (چون آدينه هرمزد بهمن بود) رویکرد فردوسی مشخص میشود که به يک روز و ماه ايرانی اشاره شده است.
در گاهشمار باستانی (يزدگردی)، هر ۱۲ ماه سال، ٣۰ روز داشته که به پایان هر سال ۵ روز (پنجه نیاکان) افزوده میشده است که در نتیجه، هر سال باستانی ایرانیان ۳۶۵ روز داشته است البته بر پایه سال کبیسه، هر چهار سال يک روز (۲۴ ساعت) از سال خورشيدی به جلو میافتد.
بنابر این آنچه حکیم فردوسی توسی به هنگام سرودن «که شد سال گوينده بر شصتوسه» به آن اشاره کرده ٣ دیماه سال ۳۷۱ باستانی (يزدگردی) و ۶٢ سال کامل را نشان میدهد.
بدین روی ۱۶ روزی از ۶٢ سال خورشيدی کامل، کمتر بوده است، پس ٣ دیماه سال ۳۰۸ يزدگردی برابر با آدینه (جمعه) ٣ ژانويه ۹۴۰ ميلادی بوده است که حاصل افزايش ۱۶ روز بر ۱۸ دسامبر سال ۹۳۹ است.
پس با اين پژوهش، تاريخ تقریبی زادروز فردوسی، ٣ دیماه سال ۳۱۹ خورشیدی است، نه یکم بهمنماه که چندی است بر سر زبانها افتاده است.
از دیگر سو اما با هم اندیشی با شاهین سپنتا، پژوهشگر همروزگار بدین نتیجه رسیدهایم که در همین پژوهش یاد شده نیز در تبدیل گاهشمارها و تقویمها دقت لازم اعمال نشده است.
اگر محاسبه تبدیل گاهشمار یزدگردی به تقویم میلادی را بخواهیم به درستی در نظر بگیریم، باید دو گونه تقویم میلادی شامل گرگوری و ژولیانی را در نظر بگیریم.
در پژوهش یاد شده هم اگر هر کدام از این دو را سنجه و معیار گرفته باشند، تبدیلها درست نیست.
البته به نظر میرسد، تقویم ژولیانی، پایه کار قرار گرفته شده باشد؛ چون برای تاریخهای پیش از سال ۱۵۸۲ میلادی تقویم ژولیانی، سنجه و ملاک تبدیل قرار گرفته شده است.
در هر حال تبدیلهایی که انجام شده هم درست نیست.
۶۳ امین زادروز فردوسی را اگر ۱۸ دسامبر ۱۰۰۲ میلادی ژولیانی بدانیم، برابر میشود با آدینه (جمعه) ۲ دی ماه ۳۸۱ خورشیدی؛
پس جشن زادروز حکیم فردوسی توسی را هم اگر ۳ ژانویه ۹۴۰ میلادی ژولیانی بدانیم، برابر میشود با چهارشنبه ۱۸ خرداد ۳۱۹ خورشیدی؛
اگر هم تاریخ میلادی گریگوری را به اشتباه ملاک قرار داده باشند به شرح زیر است:
۱۸ دسامبر ۱۰۰۲ میلادی گرگوری، برابر با شنبه ۲۶ آذر ۳۸۱ خورشیدی؛
۳ ژانویه ۹۴۰ میلادی گرگوری، برابر با آدینه (جمعه) ۱۳ خرداد ۳۱۹ خورشیدی؛
ایرانگرد بر این باور است که توس میتواند یکی از جاذبههای گردشگری برای جهانیان و ادبدوستان باشد.