جشنواره های هنری فجرسینما و تئاترگزارش تصویری

فیلم «لایه‌های دروغ» ادعای استانداردهای جهانی در کوچه پس‌کوچه‌های محله‌های تهرانی

فیلم «لایه‌های دروغ» ادعای استانداردهای جهانی در کوچه پس‌کوچه‌های محله‌های تهرانی

نقد خبری: یاسر موحدفرد

به گزارش اختصاصی پایگاه خبری شاهنامه

فیلم «لایه‌های دروغ» به کارگردانی «رامین سهراب» که در سومین روز از چهلمین جشنواره فیلم فجر در نوبت دوم، امکان اکران در خانه جشنواره را پیدا کرده بود با تکه‌پراکنی‌ها، خنده‌ها و دست زدن‌های انتقادی اهالی فرهنگ و رسانه رو به رو شد؛
با توجه به نخواندن پرسش‌های اهالی رسانه در نشست‌های رسانه‌ای، برخی از خبرنگاران و منتقدان در ششمین نشست رسانه‌ای جشنواره فیلم فجر که برای فیلم لایه‌های دروغ تهیه دیده شده بود، حضور پیدا نکردند.
فیلم «لایه‌های دروغ» به کارگردانی «رامین سهراب» که محصول مشترک ایران و فنلاند است در حد فیلم هندی در کوچه پس‌کوچه‌های محله‌های تهرانی رخ‌نمایی کرد.
جالب توجه آن‌که رامین سهراب، کارگردان به همراه نادر فلاح، بازیگر فیلم لایه‌های دروغ در بامداد ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ در برنامه تلویزیونی هفت ویژه جشنواره فیلم فجر با اعتماد به نفس بالا ادعا کردند، این فیلم در حد استانداردهای جهانی فیلم اکشن بوده است؛
حال آن‌که در همین برنامه نادر فلاح گفت: هنوز این فیلم را ندیده است اما این فیلم در حد استانداردهای جهانی فیلم‌های اکشن قرار داد.
در ادامه کارگردان این فیلم هم ادعا کرد: چون در ایران کارگردان و بازیگر اکشن نداریم، خود تنها کسی بوده که می‌توانسته از پس مسوولیت سنگین کارگردانی و بازیگری، این فیلم اکشن بربیاد و در ادامه از راه‌اندازی آکادمی فیلم‌های اکشن برای انتقال تجربه خود به دیگر سینماگران و هنرجویان دوستدار این گونه سینمایی در ایران به کوشش خودش خبر داد.
این کارگردان نوپای سینمایی ایران هم گفت: هدف از ساخت این فیلم، نشان دادن زیبایی‌های گردشگری شهر تهران در خارج ایران و آموزش گونه اکشن در داخل ایران بوده است.
این کارگردان در پایان این برنامه تلویزیونی، خود را دانش آموخته پدرش در زمینه هنرهای رزمی برشمرد و پدر خود را بنیانگذار ورزش ووشو در ایران خواند!

اما نقد این گفته‌ها بسیار ساده است از پایان سخنان این کارگردان جوان که سال‌ها در خارج ایران زندگی کرده است، آغاز می‌کنیم؛
باید گفت با اندکی جست‌وجو در فضای مجازی، می‌توان بنیانگذاران ورزش ووشو و هنرهای رزمی را در ایران یافت که قطعا پدر ایشان جزو آن‌ها نیست؛
گویا نداشتن شناخت کافی این کارگردان نوپای ایرانی، نسبت به پیشرفت ورزش‌های رزمی در ایران آن هم در سطح جهانی به نداشتن شناخت کافی نسبت به پیشرفت صنعت سینما در گونه‌های گوناگون در ایران هم تسری یافته است.
باید گفت در کشور این گونه هم نیست که بتوان ادعاهای بزرگ کرد اما همگان را هم به سکوت دعوت کرد.
اما ادعای رعایت استانداردهای جهانی در فیلم لایه‌های دروغ هم به طنزی تلخ می‌ماند که خود از فیلم برمی‌آید؛ اگرچه کارگردان جوان آن مدعی شده تا کنون صد بار این فیلم را بازبینی کرده و هیچ نقصی در فیلم وجود ندارد، همه منتقدان می‌توانند با نگاه کردن به بخشی تصادفی از هر بخش این فیلم هم متوجه اشکال‌های فراوان‌اش می‌شوند.
گفت‌وگوهای کلیشه‌ای و حتی سکوت‌های بی‌معنی در کنار بهره‌گیری از نماهای بی‌ربط به ویژه نماهای تکراری و آرشیوی از شهر تهران و صحنه‌های بی‌مورد زد و خورد یک نفره بزن بهادری فیلم فارسی در کنار ضد ضربه بودن قهرمان داستان فیلم هندی و مونتاژ موازی زد و خورد و نشان دادن هم‌زمان آهنگ‌های عربی و غربی پارتی ویا آهنگ‌های خال‌طوری سفره‌خانه‌ای ویا زندگی لاکچری در کشور خارجی در میان جنگل‌های اروپایی و به یک‌باره وارد شدن به زندگی لاکچری تهرانی، دزدیده شدن یک‌باره زن خارجی و ناتوانی یافتن آن از سوی پلیس ایرانی و یافتن ضدقهرمانان توسط قهرمان اصلی بدون هیچ سر نخی، همه و همه نشان از فیلمی بی‌مایه، بدون تکنیک، بدون داستان، بدون فیلمنامه و حتی بدون موقعیت، بدون گریم، بدون طراحی لباس، بدون موسیقی و بدون تدوین است که فیلمی سرشار از اشکال را به نمایش گذاشته است که اساسا در حد جشنواره فیلم فجر نبوده و نخواهد بود.
در این فيلم، قهرمان اصلی و پلیس قهرمان خود به ضد قهرمانی تبدیل شده اند که در سکانس یکی مانده به پایانی، مانند آلیس در سرزمین عجایب می‌مانند؛
به این گفت‌وگوی پایانی قهرمانان اصلی این فیلم، پس از کلی زد و خورد و کشت و کشتار و حتی خودکشی ضدقهرمان ثروتمند و قدرتمند توجه کنید؛
قهرمان داستان که همه بادیگاردهای و شاخ‌های هیکلی اینستاگرامی را در جای جای شهر تهران پیدا کرده و از بالا شهر تا پایین شهر و از خانه‌های لاکچری تا خانه‌های نیمه ساخته و حتی مکان‌های مخروبه را یک به یک با دست خالی زده و سر آخر بادیگاردهای خارجی که در ایران بدون ارباب کشته شده‌شان هم دست از سر قهرمان داستان بر نمی‌دارند، باز بدون سر نخی، پلیس با گارد ضد شورش وارد میدان شده و البته همه می‌گذارند قهرمان ایرانی داستان جلوی زن خارجی خودش باز هم هنرنمایی کند و فقط با تفنگ‌های پیشرفته نظاره‌گر این صحنه‌های مهیج پایانی هستند و هنگامی که قهرمان اصلی همه را کامل زد و بر روی خاک انداخت، می‌آیند و بادیگاردهای خارجی را دستگیر می‌کنند؛
اکنون به یکی از گفت‌وگوهای بی‌معنی و کلیشه‌ای این فیلم در نمای تقریبا پایانی این فیلم توجه کنید؛
قهرمان اصلی:
از شما ممنونم…
پلیس قهرمان:
من از شما ممنونم، خیلی وقت بود، دنبال‌اش می‌گشتیم و به کمک شما پیداش کردیم اما دیر! (ضد قهرمانان با هفت‌تیر توسط همدیگر کشته شده‌اند!)
قهرمان اصلی:
حالا این (ضد قهرمان) چی‌ کار می‌کرده؟!!
پلیس قهرمان:
خلافکار چی کار می‌کنه؟!!
خلاف!!!

نمایش بیشتر

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

12 + 9 =

دکمه بازگشت به بالا
سوالی برایتان پیش آماده؟ از ما بپرسید...
×
گفتگو را شروع کنید
سلام! برای چت در واتساپ بر روی هر کدام از اکانت های پشتیبانان ما که میخواهید کلیک کنید.
Whatsapp chat Whatsapp chat
شروع مکالمه
بستن