جشنواره های هنری فجرسینما و تئاتر
موضوعات داغ

نمایش “غلامرضا لبخندی” ، روایت جنایت غلامرضا خوش‌رو

نگاه ملودرام و اجتماعی به پدیده جنایت

تاراج دست روی موضوعی خاص و ترسناک گذاشته. موضوعی که بیش از بیست سال از آن می گذرد، اما با یادآوری اش هراس آن سالها دوباره باز می گردد. از میان ۹ زنِ به قتل رسیده، تاراج شخصیت های «توران نظری»، «الهه همتی نژاد»، «اعظم ثابت نژاد» به همراه دخترش «منیره قهوه چی» و «پرند پرچمی» برای نمایش خود برگزیده و آنها را به همراه برخی از اعضای خانواده شان به روی صحنه آورده است.

او این نمایش را با تکیه بر داستان خفاش شب ساخته اما وجه مستند قضیه به گفته ی وی سی درصد نمایش را تشکیل می دهد و هفتاد درصد باقی مانده را تخیلِ تاراج ساخته است. تاراج در نمایش خود علاوه بر شخصیت های واقعی از مرداد ماه ۱۳۷۶ (خوشرو در همین ماه اعدام شد) نیز به عنوان یک شخصیت استفاده کرده و به او جسمیت بخشیده است تا روی صحنه حضور داشته و ماجرا را پیش ببرد. بارِ نمایش نیز بر دوش منولوگ بوده و دیالوگی در آن صورت نمی گیرد. همه آدم های این نمایش رو به مخاطب حرف می زنند و سعی دارند او را شاهدی بر زندگی خود بگیرند. تنها شخصیتِ مرداد ماه است که تا حدودی سوال و جوابی عمل می کند. ویژگی بارز نمایشِ غلامرضا لبخندی را می توان طراحی صحنه و نور به همراه بازی شخصیت اول یعنی بهروز پناهنده دانست. غلامرضا خوشرو برای ربودن زن های مورد نظرش از ماشین پیکانی استفاده کرده که با آن مسافرکشی می کرده است. حال محل قتل ها یعنی ماشین پیکان روی صحنه آمده، از وسط به دو نیم تقسیم شده و اکت های نمایش به درستی در دو نیمه ی آن اتفاق می افتد. غلامرضا خوشرو در نیمه جلوی پیکان در سمت چپ صحنه به صورت تهاجمی به عقب بر می گردد، در همین حال زنی که بر روی صندلی عقب پیکان که در سمت چپ صحنه است نشسته، با فشار های دستی نامرئی جان می سپارد. اما این تنها خلاقیت کارگردان نیست. او از نقاشی کشیدن بر روی زمین به عنوان خلاقیتی دیگر و به درستی استفاده کرده است. کارگردان تکه ای گچ به دست شخصیت مرداد داده. او بر روی زمین طناب دار و چهارپایه را می کشد و غلامرضا خوشرو از آن آویزان شده و جان می سپارد. این خلاقیت اجرایی نیز تنها خاصِ این نمایش بوده و در ذهن باقی می ماند.

طراحی نور نیز به اندازه طراحی صحنه کاربردی و حساب شده است. اما بازی بهروز پناهنده در نقش غلامرضا خوشرو است که نمایش را بی شک ارتقا بخشیده. او در نقش مسافر کشی که بیش از دو سوم نمایش را پشت فرمان ماشین نشسته و فقط کلامش شنیده می شود، عالی ظاهر شده است. لبخندِ عجیب، شیطانی و ترسناکی که می زند به همراه چشم هایی که شرارت و رذالت از آنها می بارد سلاحِ پناهنده برای غلامرضا خوشرو شدن است. میمیکِ صورت او، آوای کلامی اش و چشم هایی که دو دو می زنند می تواند از فاصله ای دور مخاطب را بترساند. حتی زمانی که از ماشین پایین می آید نیز تاثیر گذار ظاهر شده و بی شک لبخندِ عجیبش مخاطب را ندیده یاد خفاش شب می اندازد.

سوال اصلی ای که با شروع نمایش در ذهن مخاطب شکل می گیرد این است که چرا بعد از گذشت بیست سال داستان خفاش شب به روی صحنه آمده است؟ این سوال در پایان نمایش پاسخ داده می شود. وقتی تاراج به شکلی هوشمندانه واقعیت و خیال را در هم می آمیزد. غلامرضا خوشرو در جلسات دادگاهش، اتهام وارده را نمی پذیرد و مدام از فردی به نام حمید رسولی نام می برد که قتل ها را انجام داده است. در نمایشِ غلامرضا لبخندی، حمید رسولی، شخصیتی زاده ی ذهن غلامرضا تصور می شود که در پایان نمایش بر سر جسد به دار آویخته ی او حاضر شده، خود را معرفی می کند و بیننده را در شوک این واقعیت فرو می برد که حمید های رسولی زیادی هنوز در جامعه زندگی می کنند که در کمین خوشبختی آدم ها نشسته اند. حمید های رسولی ای که می توانند این بار به جای دست گذاشتن روی زنان، دخترانِ کوچک را مورد آزار قرار دهند. اتفاقی که در دهه ای که در آن حضور داریم به وفور رخ داده است. این شوک بیننده را می ترساند و او را آگاه می کند که حمید رسولی ها بیست سال پیش نمرده اند و همین نزدیکی ها دور و بر ما نفس می کشند.

کهبد تاراج نویسنده نمایشنامه «غلامرضا لبخندی» در  نشست رونمایی نمایشنامه {غلامرضا لبخندی} در سخنانی گفت: من تقریباً تمام اخبار و اطلاعاتی را که در زمان وقوع ماجرای واقعی شخصیت نمایشنامه منتشر شده بود دنبال کردم ولی هرگز نخواستم آن ها را وارد این درام کنم. به جز مونولوگ دادستان جای دیگری اشاره به اسناد و اطلاعاتی که در این باره وجود داشت نکردم. باید قبول کنیم که محدودیت ها و شرایط  اجازه چنین کاری را به ما نمی دهد و نمی توانیم خیلی چیزها را بازگو کنیم. در واقع من دلم برای این شخصیت سوخت که داستانش را نوشتم و درباره او قضاوتی نکردم.

تینو صالحی، بهروز پناهنده ، گیلدا حمیدی، لبخند بدیعی، مجید رحمتی، نجلا نظریان، غزاله جزایری، دلسا کریم زاده، مسعود انتظاری، شادی ضیایی و رضا بهرامی در غلامرضا لبخندی به ایفای نقش می‌پردازند.

این نمایش در بخش رقابتی چهلمین جشنواره تئاتر فجر نیز حضور دارد.

با پایگاه خبری شاهنامه در چهلمین جشنواره تئاتر فجر همراه باشید …

به گزارش پایگاه خبری شاهنامه ( شاهنامه نیوز )

پوریا جوراسفند

عکس: رضا جاویدی تیوال

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 5 =

دکمه بازگشت به بالا
سوالی برایتان پیش آماده؟ از ما بپرسید...
×
گفتگو را شروع کنید
سلام! برای چت در واتساپ بر روی هر کدام از اکانت های پشتیبانان ما که میخواهید کلیک کنید.
Whatsapp chat Whatsapp chat
شروع مکالمه
بستن